والایی

/vAlAyi/

مترادف والایی: بزرگی، رفعت، شرافت، عزت، نجابت

معنی انگلیسی:
dignity, elevation, esteem, excellence, finish, honor, lordship, magnitude, sedateness, sovereignty, sublimity, superiority, uplift, worth

لغت نامه دهخدا

والایی. ( حامص ) والائی.رفعت. بلندی. عظمت. ( ناظم الاطباء ). بزرگواری. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بلندپایگی. بزرگی. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

۱ - بلندی رفعت . ۲ - بلند مرتبگی بزرگی . ۳ - شرافت نجابت . ۴ - عزت .

دانشنامه آزاد فارسی

والایی (sublimity)
(یا: عظمت) اولین بار ادموند برک والایی را در تقابل با زیبایی مطرح کرد، و والایی را تجربه ای خواند که برای فرد هنگام رویارویی با پدیده های عظیم و پرهیبت، حاصل می شود، و رعب و تحسین را توأمان در خود احساس می کند؛ حال آن که در برخورد با پدیده های زیبا، لذتی زیبایی شناسانه را تجربه می کنیم. کانت در نقد سوم خویش، «نقد قوۀ حکم»، به بررسی والایی پرداخت و آن را در تقابل با زیبایی تحلیل کرد. قبل از ادموند برک و کانت لونگینوس، نویسندۀ قرن ۲م، در رسالۀ مختصری با نام در باب والایی، جلوه های شکوهمند سخنوری و بلاغت را برشمرد، و خطاهای بلاغی را تشریح کرد. نیز ← والا

پیشنهاد کاربران

پودری
برتری
بزرگی. ارجمندی. نجابت
بالا مقام ، بلند مرتبه
بالایی
ارجمندی

بپرس