[ویکی فقه] مهم ترین پرسش درباره واقع گرایی اخلاقی این است که آیا احکام اخلاقی نشان از واقعیتی دارند یا خیر؟
واژه رئالیسم که در زبان فارسی اغلب به واقع گرایی ترجمه می شود یکی از مهم ترین و بحث انگیز ترین اصطلاحات فلسفه است. بررسی این مسئله در موضوع اخلاق نیز اهمیت بنیادین دارد. مهم ترین پرسش در این باره این است که آیا احکام اخلاقی نشان از واقعیتی دارند یا خیر؟
مکاتب اخلاقی
مکاتب اخلاقی مختلف براساس اختلاف نظرشان در پاسخ به این پرسش، که آیا احکام اخلاقی نشان از واقعیتی دارند یا خیر؟ به مکاتب اخلاقی «واقع گرا» و «غیر واقع گرا» تقسیم می شوند.وقتی می گوییم:«از ترکیب دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن، مولکول آب به دست می آید.»، مقصودمان این است که در عالم واقع ، رابطه ای واقعی و عینی میان ترکیب آن اتم ها و تشکیل مولکول آب وجود دارد و جمله ما به اصطلاح «واقع نما» است. اما زمانی که به کسی می گوییم:«بنشین.» تنها، خواسته خود را به او اظهار می کنیم. نیز هنگامی که می گوییم:«این غذا خوشمزه است.» گرچه به ظاهر، خبری می دهیم، در واقع از خوش آیند و مذاق و سلیقه خود پرده بر می داریم، نه از وصفی عینی در عالم واقع. هم چنین گزاره «در این بخش از جاده، سبقت ممنوع است.» حاکی از قرارداد و توافق اجتماعی خاصی است که امری را منع می کند و از اعضای جامعه می خواهد از انجام دادن آن بپرهیزند. هیچ یک از این سه جمله، واقعیت نما نیستند؛ زیرا از واقعیتی عینی سخن نمی گویند، بلکه بیانگر یک دستور یا توصیه، یا احساس و سلیقه، یا توافق و قرارداد اجتماعی اند. زمانی که می گوییم:« درست کاری خوب است.» مقصودمان چیست؟ آیا جمله ای واقع نما گفته ایم یا جمله ای غیر واقع نما؟
← غیر واقع گرا
به طور کلی واقع گرایان اخلاقی چهار ادعا را در این خصوص مطرح می کنند: (گفتنی است در خصوص تبیین واقع گرایی اخلاقی دیدگاه های مختلفی میان متفکران اخلاقی مطرح است) ۱ حقایق اخلاقی در عالم وجود دارند و به تبع آن ها اوصافی نظیر خوب، بد، درست، نادرست، فضیلت و رذیلت که به حقایق غیر اخلاقی نیز تحویل پذیر نمی باشد، محقق اند.۲- این حقایق از آگاهی ما (حالتی که در آن حالت می اندیشیم و صحبت می کنیم) و از امیال، گرایش ها و احساسات ما مستقل اند.۳- گزاره های اخلاقی قابلیت صدق و کذب دارند و به بیان دیگر گزاره های اخباری اند که خبر از واقعیتی می دهند که می تواند صادق یا کاذب باشند.۴- دست کم برخی از گزاره ها و ادعاهای اخلاقی صادق اند. واقع گرایان در ادعای اول که مورد تاکید آنان است درصدند تا وجود حقایق اخلاقی را نشان دهندو در ادعای دوم که مرحله بعدی است استقلال آن ها را از باورها، امیال، و سلیقه ها و احساسات ما عنوان می کنند.ادعاهای سوم و چهارم نیز از لوازم واقع گرایی اخلاقی اند؛ وقتی حقایق اخلاقی وجود دارند چون این حقایق در رابطه با آدمی معنا می یابند لازم است تا او بتواند ا ز آن ها خبردار شود و از آن ها آگاهی یابد و این آگاهی یا مطابق با واقع و صادق است و یا این معرفت مطابق با واقع نیست و کاذب است. در خصوص آخرین مدعی نیز باید گفت برخی واقع گرایان مدعی اند که ما در زندگی روز مره خود در می یابیم که برخی از احکام اخلاقی صادق اند و چنین نیست که تمام احکام اخلاقی کاذب باشند. این درک به نوعی فطری است و مطابق با حکم فطرت آدمی است.
ماهیت واقع گرایی اخلاقی
...
واژه رئالیسم که در زبان فارسی اغلب به واقع گرایی ترجمه می شود یکی از مهم ترین و بحث انگیز ترین اصطلاحات فلسفه است. بررسی این مسئله در موضوع اخلاق نیز اهمیت بنیادین دارد. مهم ترین پرسش در این باره این است که آیا احکام اخلاقی نشان از واقعیتی دارند یا خیر؟
مکاتب اخلاقی
مکاتب اخلاقی مختلف براساس اختلاف نظرشان در پاسخ به این پرسش، که آیا احکام اخلاقی نشان از واقعیتی دارند یا خیر؟ به مکاتب اخلاقی «واقع گرا» و «غیر واقع گرا» تقسیم می شوند.وقتی می گوییم:«از ترکیب دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن، مولکول آب به دست می آید.»، مقصودمان این است که در عالم واقع ، رابطه ای واقعی و عینی میان ترکیب آن اتم ها و تشکیل مولکول آب وجود دارد و جمله ما به اصطلاح «واقع نما» است. اما زمانی که به کسی می گوییم:«بنشین.» تنها، خواسته خود را به او اظهار می کنیم. نیز هنگامی که می گوییم:«این غذا خوشمزه است.» گرچه به ظاهر، خبری می دهیم، در واقع از خوش آیند و مذاق و سلیقه خود پرده بر می داریم، نه از وصفی عینی در عالم واقع. هم چنین گزاره «در این بخش از جاده، سبقت ممنوع است.» حاکی از قرارداد و توافق اجتماعی خاصی است که امری را منع می کند و از اعضای جامعه می خواهد از انجام دادن آن بپرهیزند. هیچ یک از این سه جمله، واقعیت نما نیستند؛ زیرا از واقعیتی عینی سخن نمی گویند، بلکه بیانگر یک دستور یا توصیه، یا احساس و سلیقه، یا توافق و قرارداد اجتماعی اند. زمانی که می گوییم:« درست کاری خوب است.» مقصودمان چیست؟ آیا جمله ای واقع نما گفته ایم یا جمله ای غیر واقع نما؟
← غیر واقع گرا
به طور کلی واقع گرایان اخلاقی چهار ادعا را در این خصوص مطرح می کنند: (گفتنی است در خصوص تبیین واقع گرایی اخلاقی دیدگاه های مختلفی میان متفکران اخلاقی مطرح است) ۱ حقایق اخلاقی در عالم وجود دارند و به تبع آن ها اوصافی نظیر خوب، بد، درست، نادرست، فضیلت و رذیلت که به حقایق غیر اخلاقی نیز تحویل پذیر نمی باشد، محقق اند.۲- این حقایق از آگاهی ما (حالتی که در آن حالت می اندیشیم و صحبت می کنیم) و از امیال، گرایش ها و احساسات ما مستقل اند.۳- گزاره های اخلاقی قابلیت صدق و کذب دارند و به بیان دیگر گزاره های اخباری اند که خبر از واقعیتی می دهند که می تواند صادق یا کاذب باشند.۴- دست کم برخی از گزاره ها و ادعاهای اخلاقی صادق اند. واقع گرایان در ادعای اول که مورد تاکید آنان است درصدند تا وجود حقایق اخلاقی را نشان دهندو در ادعای دوم که مرحله بعدی است استقلال آن ها را از باورها، امیال، و سلیقه ها و احساسات ما عنوان می کنند.ادعاهای سوم و چهارم نیز از لوازم واقع گرایی اخلاقی اند؛ وقتی حقایق اخلاقی وجود دارند چون این حقایق در رابطه با آدمی معنا می یابند لازم است تا او بتواند ا ز آن ها خبردار شود و از آن ها آگاهی یابد و این آگاهی یا مطابق با واقع و صادق است و یا این معرفت مطابق با واقع نیست و کاذب است. در خصوص آخرین مدعی نیز باید گفت برخی واقع گرایان مدعی اند که ما در زندگی روز مره خود در می یابیم که برخی از احکام اخلاقی صادق اند و چنین نیست که تمام احکام اخلاقی کاذب باشند. این درک به نوعی فطری است و مطابق با حکم فطرت آدمی است.
ماهیت واقع گرایی اخلاقی
...
wikifeqh: واقع_گرایی_اخلاقی