وافرستادن


معنی انگلیسی:
mirror

لغت نامه دهخدا

وافرستادن. [ ف ِ رِ دَ ] ( مص مرکب ) بازفرستادن :
بردار پرده از رخ و از دیده های ما
نوری که عاریه است به خورشید وافرست.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 559 ).
هر چه خورشید زاده بود از رشک
هم به خورشید وافرستادی.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 922 ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - باز فرستادن . ۲ - باز گرداندن (( بردارپرده از رخ وازدیده های ما نوری که عاریه است بخورشید وافرست . ) ) (خاقانی )

پیشنهاد کاربران

بپرس