اختر سعدی و عالم ز فروغ تو منیر
واضع عقلی و گیتی ز نظیر تو عقیم.
سعدی ( مجالس ).
|| شارع و آنکه در میان مردمان وضع قانون می نهد. ( ناظم الاطباء ). || شتر گیاه ترش چرنده. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ). || زن بی خِمار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || زن آبستن شونده در آخر طُهر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || زن زاینده. || حدیث دروغ سازنده. ( اقرب الموارد ).واضع. [ ض ِ ] ( اِخ ) روستائی در یمن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مخلافی است در یمن. ( معجم البلدان ).