واضح اصفهانی
لغت نامه دهخدا
بکم ازقدر خود مشو راضی
بین که گنجشک را نگیرد باز.
متوجه عمل پدر نشده به درویشی و قناعت ساخت در کمال صلاحیت و تقوی روزگار گذرانید. همیشه با اهل کمال و مردان صاحب حال انیس و جلیس است. لطایف طبعش نهایت غرابت دارد و تتبع بسیار از سخنان متقدمین و متأخرین کرده.شعرش این است :
عشق آگاهی نبخشد جان غفلت دیده را
برق نتواند بریدن این ره خوابیده را
پیر چون گشتی بیفشان بر جهان دامان ترک
داس کشت آرزو کن پشت خم گردیده را.مشق تحملم ز لگد کوب غم رسید
چون سطر جاده از قلم پاشدم تمام.از آن خوش کرده ام چون اشک حسرت گوشه گیری را
که استادن نباشدآب باریک فقیری را.شد سبک پردازی دولت به عزت رهبرم
سرمه گردید از گرانیهای قیمت گوهرم.مرد را پامال خواری میکند طغیان حرص
شمع کوته میشود چون شعله بالا می کشد.
( از تذکره نصرآبادی ص 343 و 344 ). و رجوع به فرهنگ سخنوران شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید