واصل گردیدن گشتن

فرهنگ فارسی

( واصل گردیدن گشتن ) ( مصدر ) ۱ - رسیدن پیوستن : ((بین بشه واصل شده می از خودی فاصل شده وز شام جان حاصل شده جانها در ودیوار را ) ) ( دیوان کبیر ) ۲ - بحق رسیدن : (( قابل امر وی قابل شوی وصال جویی بعد ازان واصل شوی . ) ) ( مثنوی )

پیشنهاد کاربران

بپرس