واشک

لغت نامه دهخدا

واشک. [ ش َ ] ( اِ ) واشق. واشه. باشه.به لهجه گیلکی از مرغان شکاری از خانواده عقاب است. این لغت ناگزیر در پهلوی هم واشک بوده که معرب آن واشق شده است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 296 ).

فرهنگ فارسی

(اسم ) باشه
واشق واشه باشه .

گویش مازنی

/vaashak/ باشه – نام پرنده ای است شبیه باز شکاری

دانشنامه عمومی

واشک (بلوچستان). واشک ( اردو: واشک ) یک شهرک در پاکستان است که در ناحیه واشک واقع شده است. [ ۱]
عکس واشک (بلوچستان)عکس واشک (بلوچستان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

قرقی, هیلا, باشه

پیشنهاد کاربران

قرقی, هیلا, باشه
قرفی یک اسم ترکی است. یکی از نام های فارسی این پرنده "جُرَه باز" بود که در شعرهای فارسی نیز به کار رفته است و اشاره به جثه کوچک تر قرقی نسبت به "طرلان" دارد. همچنین به این پرنده در فارسی �باشه� نیز گفته می شد. این پرنده در مازندران، ایلام، کرمانشاه و لرستان واشه گفته می شود. در گیلان �واشک� و در برخی گویش های محلی نیز �باشه� گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع. https://vajehyab. com/amid/قرقی
خالقی زاده، ابوالقاسم ( ۱۴۰۰ ) . فرهنگ نام های محلی پرندگان ایران. تهران: مؤسسه ایرانشناسی. صص. ۴۳۱

بپرس