واسوخت
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
(در لغت به معنای روگردانی و بیزاری از محبوب) در اصطلاح ادبی، مکتبی در شعر به ویژه غزل، که شاعر در آن با دلزدگی از معشوق یاد می کند و گاهی نیز معشوق جدیدی می جوید؛ مانند «جام شراب عشق تو کیفیتی نداشت ـ مستی بهانه ساختم و بر زمین زدم» (همدمی مشهدی). واسوخت در برابر سوخت قرار دارد و در شعر ریخته جایگاه ویژه ای دارد.
wikijoo: واسوخت
پیشنهاد کاربران
رو برگردانده شداز عشق