وازر. [ زِ ] ( ع ص )حامل. ( از منتهی الارب ). بردارنده. ( ناظم الاطباء ). || گناهکار. ( از اقرب الموارد ) : هیچ وازر وزر غیری برنداشت من نیم وازر خدایم برفراشت.مولوی.
گناهکاربزه کارخطاکارهیچ وازر وزر غیری بر نداشتهیچ کس ندرود تا چیزی نکاشت✏ �مولانا�وازِر : اسم فاعل از ریشه ی کلمه "وزر".+ عکس و لینک