وازده
/vAzade/
مترادف وازده: دلزده، دلسرد، مایوس، واخورده، مردود، مطرود، منفور
متضاد وازده: امیدوار
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
وازده. [ زِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان در 24 هزارگزی مشرق ابهر و شش هزارگزی راه مالرو عمومی و در دامنه کوه واقع است. سردسیر است و زارعان قره تیه آن را زراعت میکنند و از خود سکنه ای ندارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
فرهنگ فارسی
دهی است از دهستان ابهر رود بخش ابهر شهرستان زنجان در ۲۴ هزار گزی مشرق ابهر و شش هزار گزی راه مالرو عمومی و در دامنه کوه واقع است .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. طردشده از اجتماع.
مترادف ها
وازده
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید