وارق

لغت نامه دهخدا

وارق. [ رِ ] ( ع ص ) پربرگ. ( المنجد ). بابرگ.( ناظم الاطباء ). درخت پربرگ. ( از اقرب الموارد ). || خوشبرگ. ( المنجد ). و رجوع به وارقه شود.

فرهنگ فارسی

پر برگ با برگ

پیشنهاد کاربران

بپرس