وارسی کردن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
رسیدگی کردن و بطور دقیق آگاهی حاصل کردن .
مترادف ها
تحقیق کردن، باز جویی کردن، رسیدگی کردن، بررسی کردن، پژوهیدن، تفتیش کردن، جستار کردن، وارسی کردن، استفسار کردن، اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
الک کردن، وارسی کردن، غربال کردن، بیختن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید