وارد شونده


معنی انگلیسی:
entrant, comer

مترادف ها

income (اسم)
جریان، ورودیه، درامد، عایدات، عایدی، دخل، وارد شونده، جدید الورود

entrant (اسم)
داوطلب، وارد شونده

incoming (صفت)
اینده، وارد شونده، امده، عاید شونده

inbound (صفت)
وارد شونده، به درون

فارسی به عربی

دخل

پیشنهاد کاربران

واردشونده : آنکه وارد می شود ، آنکه وارد خواهد شد ، آنکه قابلیت وارد شدن را دارد، آنکه می تواند وارد شود
وارد شده: آنکه وارد شده است

بپرس