[ویکی الکتاب] معنی لَا یَقْطَعُونَ وَادِیاً: سرزمینی را نمی پیمایند
ریشه کلمه:
ودی (۱۱ بار)
سیلگاه. دره. راغب گوید: وادی در اصل محل جریان آب است ودره را از آن وادی گفتهاند. طبرسی فرموده: وادی کرانه کوه است. مجرای بزرگ آب را نیز وادی گویند. و آن در اصل بزرگی امر است و خونبها را از آن دیه گویند که عطایی است در مقابل امر عظیم یعنی قتل. به نظر بعضی آن در اصل به معنی جریان است در مصباح گوید: «وَدَی الشَّیْء» یعنی جاری شد و وادی به معنی دره از آن است . درهای را نمیپیمایند مگر آنکه بر آنها نوشته شود. *. خدایا من ذریهام را در دره بی کشت اسکان دادم. در صحاح گویند: اغلب اوقات بکسره دال اکتفا کرده و یاء را حذف میکنند مثل . در آیه . مراد از آن طریقه و نوع است از انواع مدح و ذمّ و خیال و غیره. جمع وادی در قران مجید اودیه است . از آسمان باران نازل کرد درهها به اندازه و وسعت خود جاری شدند.
ریشه کلمه:
ودی (۱۱ بار)
سیلگاه. دره. راغب گوید: وادی در اصل محل جریان آب است ودره را از آن وادی گفتهاند. طبرسی فرموده: وادی کرانه کوه است. مجرای بزرگ آب را نیز وادی گویند. و آن در اصل بزرگی امر است و خونبها را از آن دیه گویند که عطایی است در مقابل امر عظیم یعنی قتل. به نظر بعضی آن در اصل به معنی جریان است در مصباح گوید: «وَدَی الشَّیْء» یعنی جاری شد و وادی به معنی دره از آن است . درهای را نمیپیمایند مگر آنکه بر آنها نوشته شود. *. خدایا من ذریهام را در دره بی کشت اسکان دادم. در صحاح گویند: اغلب اوقات بکسره دال اکتفا کرده و یاء را حذف میکنند مثل . در آیه . مراد از آن طریقه و نوع است از انواع مدح و ذمّ و خیال و غیره. جمع وادی در قران مجید اودیه است . از آسمان باران نازل کرد درهها به اندازه و وسعت خود جاری شدند.
wikialkb: وَادِیا