واخورده

/vAxorde/

مترادف واخورده: حیران، سرگشته، متحیر، هاج وواج، دلزده، سرخورده، مایوس، نومید، شکست خورده، مغلوب

متضاد واخورده: امیدوار

معنی انگلیسی:
bankrupt, beaten, refused, rejected, dross, execrable, outcast, second-rate, shoddy, warmed-over, second

لغت نامه دهخدا

واخورده. [ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) وامانده. ناامید. مأیوس. || متعجب. رجوع به واخوردن شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - شکست خورده مغلوب . ۲ - ردشده مردود . ۳ - مایوس . ۴ - یکه خورده . ۵ - متحیر سرگشته . ۶ - ملاقات کرده بر خورده .
وا مانده نا امید

فرهنگ معین

(خُ دِ ) ۱ - (ص مف . ) شکست خورده ، از رونق افتاده . ۲ - مأیوس ، دل سرد.

فرهنگ عمید

۱. [مجاز] ردشده، مردود.
۲. [قدیمی] یکه خورده.
۳. [قدیمی] سرگشته.

مترادف ها

turkey (اسم)
بوقلمون، واخورده

فارسی به عربی

دیک رومی

پیشنهاد کاربران

بپرس