واحد بالترکیب. [ ح ِ دِ بِت ْ ت َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عبارت از امری است که متکثر بالفعل باشدو آن را واحد بالاجتماع نیز گویند و بدیهی است که وحدت آنها همان حالت و هیئت وحدانی اجتماعی است. و به طور کلی هر امری که به جهتی از جهات وحدت داشته باشداز آن لحاظ واحد است مثلا افراد متفق نوعی از نظر نوع واحدند و انواع مختلف که تحت یک جنس میباشند از لحاظ هم جنس بودن وحدت دارند. وحدت در واحد بالنوع را مماثلت و در جنس را مجانست و در کیف را مشهابهت و درکم را مساوات و در وضع را مطابقت و در اضافه را مناسبت خوانند. ( از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی سجادی ).
فرهنگ فارسی
عبارت از امری است که متکثر بالفعل باشد و آنرا واحد بالاجتماع نیز گویند .