درود.
در پاسخ به کاربرِ گرامیِ زیر:
پیشوندِ " وا" هیچگاه واژه یِ پس از خود را نفی نمی کند، از همین رو این پیشوند کارکردِ یکسانی با پیشوندِ " de" در اینجا ندارد. ( من هم در گذشته بمانندِ کاربرِ پایین می اندیشیدم ولی اکنون نَه ) .
... [مشاهده متن کامل]
1 - بهترین پیشوند برایِ بکارگیری در اینجا پیشوندِ " وی/گُ" است که همه یِ کارکردهایِ پیشوند " de ، dis " در زبانهای اروپایی را دارد. هم پیشوندِ " جدایی" است بمانندِ گُسستَن و هم واژه یِ پس از خود را می تواند نفی کند ( برای دیدنِ نمونه هایِ بسیار به واژه نامه های اوستایی نگاهی بیاندازید. )
2 - پیشوندِ دیگری که در زبانِ پارسی واژه یِ پس از خود را نفی می کند، پیشوندِ " پَد/پاد" است.
. . . . . . . . . . . . . . .
بکارگیریِ واژه یِ " جفتیدگی" نادرست است؛ زیرا خودِ واژه یِ " جفت" بُن گذشته یِ کارواژه یِ " جُفتن" است. چون بُن کنونیِ " جفتن" برایِ ما در پارسی نوین گم شده بوده، ناخواسته از واژه یِ " جفت"، " جفتیدگی" را ساخته ایم، پَدآنکه ( =درحالیکه ) درستِ آن " جُفتِگی" است. درباره یِ بُن کنونیِ " جفتن" من در زیرواژه اش در این تارنما در آینده خواهم نوشت، اگر زنده بودم.
بنابراین واژه یِ پیشنهادیِ من " گُجُفتگی/پادجفتگی ( پَدجفتگی ) " است.
در پاسخ به کاربرِ گرامیِ زیر:
پیشوندِ " وا" هیچگاه واژه یِ پس از خود را نفی نمی کند، از همین رو این پیشوند کارکردِ یکسانی با پیشوندِ " de" در اینجا ندارد. ( من هم در گذشته بمانندِ کاربرِ پایین می اندیشیدم ولی اکنون نَه ) .
... [مشاهده متن کامل]
1 - بهترین پیشوند برایِ بکارگیری در اینجا پیشوندِ " وی/گُ" است که همه یِ کارکردهایِ پیشوند " de ، dis " در زبانهای اروپایی را دارد. هم پیشوندِ " جدایی" است بمانندِ گُسستَن و هم واژه یِ پس از خود را می تواند نفی کند ( برای دیدنِ نمونه هایِ بسیار به واژه نامه های اوستایی نگاهی بیاندازید. )
2 - پیشوندِ دیگری که در زبانِ پارسی واژه یِ پس از خود را نفی می کند، پیشوندِ " پَد/پاد" است.
. . . . . . . . . . . . . . .
بکارگیریِ واژه یِ " جفتیدگی" نادرست است؛ زیرا خودِ واژه یِ " جفت" بُن گذشته یِ کارواژه یِ " جُفتن" است. چون بُن کنونیِ " جفتن" برایِ ما در پارسی نوین گم شده بوده، ناخواسته از واژه یِ " جفت"، " جفتیدگی" را ساخته ایم، پَدآنکه ( =درحالیکه ) درستِ آن " جُفتِگی" است. درباره یِ بُن کنونیِ " جفتن" من در زیرواژه اش در این تارنما در آینده خواهم نوشت، اگر زنده بودم.
بنابراین واژه یِ پیشنهادیِ من " گُجُفتگی/پادجفتگی ( پَدجفتگی ) " است.
در دهه های آتی، بی تردید اصطلاح �Decoupling� یا همان �واجفتیدگی� مفهومی اصلی و پرکاربرد خواهد بود. �کلمه انگلیسی �Decoupling� به معنای تحت اللفظی �قطع ارتباط یک جفت� است و می تواند به طیف وسیعی از پدیده ها اشاره کند�–�از فیزیک گرفته تا اقتصاد. در تمام این موارد، به قطع ارتباط بین دو سیستم اشاره دارد، به ویژه زمانی که هر دو سیستم به درجات مختلفی به یکدیگر وابسته هستند.
... [مشاهده متن کامل]
- نویسنده: الکساندر دوگین - ترجمه: سینا دهدشتی
... [مشاهده متن کامل]
- نویسنده: الکساندر دوگین - ترجمه: سینا دهدشتی