واجز

لغت نامه دهخدا

واجز. [ ج ِ ] ( ع ص ) کوتاه از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قصیر و کوتاه از هر چیزی. ( ناظم الاطباء ). || موجز. گویند: کلام واجز؛ یعنی قصیر. سریعالوصول الی الفهم. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

واجِز=این کلمه از دو کلمه ی وا =باز و جرز =فصله ی بین دو قطعه و دو آجر و دو چیز را می گویند . دقیقا به معنای ( فاصله ی باز ) است .
یعنی شنونده می فهمد که این فاصله ؛فاصله ای است که بیت دو تا قطعه ی مجزا وجدا از هم ایجاده شده است و طبیعی است . وچیز غیر منتظره ای نیست . ویا چیزی نشکسته است .
واجِز =vajez
درزبان کهن لکی این واژه به معنای ( باز و فاصله دار و نبسته ) به کارمی رود .
برای نمونه :
دِرَه واجِزَه=یعنی در کاملا بسته نشده و نیمه بازه

بپرس