واثق شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) اطمینان یافتن اعتماد کردن : (( سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی خطاب آمدکه : واثق شو بالطاف خداونی . ) ) ( حافظ. ۳٠۶ )

پیشنهاد کاربران

متمسک و متوسل شدن - اعتماد و اطمینان یافتن - درآویختن و چنگ در زدن بر آیین اعتماد - پناه جستن و پناه آوردن و ملتجی گشتن
سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی - خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی ( حافظ )

بپرس