وا افتادن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - افتادن . ۲ - دراز کشیدن : (( آصفی . مرغ سحر نعره زنان است هنوز گل بصد ناز قبا کنده و وا افتاه است . ) ) ( آصفی . بها. )

پیشنهاد کاربران

وا افتادن : جا ماندن ، از قلم افتادن ، چیزی که باید در جا و مجموعه خودش قرار گیرد ، جا بماند.

بپرس