هینْدِمیت، پاول (۱۸۹۵ـ۱۹۶۳)(Hindemith, Paul)
هینْدِمیت، پاول
آهنگ ساز و مدرس آلمانی. اپراهای کاردیاک(۱۹۲۶، بازنگری در ۱۹۵۲) و ماتیسِ نقاش(۱۹۳۳ـ۱۹۳۵) او از نظر تئاتری هوشمندانه و از نظر سیاسی آگاهانه برشمرده می شوند؛ در مقام معلم در برلین (۱۹۲۷ـ۱۹۳۳)، حامی پیشبرد یک رپرتوآر کاربردی مدرن (گِبراوخس موزیک/موسیقی کاربردی) برای خانه و مدرسه بود. هیندمیت در ۱۹۳۹ به امریکا مهاجرت کرد و در دانشگاه ییلبه تدریس مشغول شد و در ترویج یک زبان نئوکلاسیک سنجیده دربردارندۀ مهارت کنترپوآنیِ خودآشکار اما آوایی مبتنی بر واقعیت، چهره ای تأثیرگذار برشمرده می شد، که نمونه های آن نیز در لودوس تونالیسبرای پیانو (۱۹۴۲) و دگردیسی های سمفونیکِ تِم هایی از کارل ماریا فون وِبر(۱۹۴۳) مشهود است. در سال های بعد بسیاری از ساخته های قبلی خود را برای تطبیق با نظریه ای شخصی دربارۀ تونالیته بازنگری کرد. هیندمیت در کودکی تعلیم ویولن گرفت و وارد کنسرواتوار عالی در فرانکفورت شد، و زیرنظر آرنولد مندلسونو برنهارد زِکلِستحصیل کرد. مدتی بعد نوازندۀ ارکستر اپرای فرانکفورت شد و از ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۳ سرپرستی آن را برعهده داشت؛ در ۱۹۲۱ همراه با ویولن نواز ترک، لیکو آمار، یک گروه کوآرتت زهی (کوآرتت آمار ـ هیندمیت) درست کرد و در آن ویولا می نواخت. این کوآرتت در ۱۹۲۹ ازهم پاشید و همان سال او نخستین اجرای کنسرتوی ویولای ویلیام والتونرا در لندن ارائه کرد. در ۱۹۲۱ آثار او در جشنوارۀ دوناو ـ اِشینگِنو در ۱۹۲۲ در جشنوارۀ انجمن بین المللی موسیقی معاصردر سالزبورگ، اتریش، به اجرا درآمدند. اپراهای تک پرده ای سال های ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۲ او موجب برآشفتگی تماشاگران و برخی موسیقی دانان شد، و او به مثابۀ چهره ای سنت شکن شهرتی زودهنگام به دست آورد. سلسلۀ کامرموزیک (موسیقی مجلسی) او که در ۱۹۲۲ آغاز شد، بر بازسازی ارزش های موسیقایی کنسرتوی باروک استوار بود؛ کاردیاک از فرم های نئوکلاسیک استفاده می کرد، هرچند داستان آن که ماجرای زرگری است که برای بازپس گرفتن ساخته های خود مشتریانش را به قتل می رساند، یادآور توحش آثار اولیۀ هیندمیت برای صحنه است. از ۱۹۲۷ به تدریس آهنگ سازی در مدرسۀ عالی موسیقی برلینمشغول شد، و رهبری آثار او را ویلهلم فورت وانگلرو اوتو کلِمپِرِربرعهده گرفتند، اما نازی ها موسیقی او را به منزلۀ هنر منحط مردود دانستند. بدین ترتیب اپرای ماتیسِ نقاش او در ۱۹۳۸ در زوریخ، به روی صحنه رفت؛ در ۱۹۳۴ یک سمفونی سه موومانی از این اپرا را نخستین بار فورت وانگلر در برلین اجرا کرد که موجب تسریع جدایی موقتِ او از سرکردگان نازی شد. هیندمیت چند سالی پس از ۱۹۳۳ را در آنکارا، در مأموریتی رسمی برای سازماندهی دوبارۀ تحصیل موسیقی در ترکیه گذراند. در ۱۹۴۶ به اروپا بازگشت و چند سال در زمینۀ رهبری ارکستر فعالیت می کرد. در آثار ارکستری بزرگ و اخیر خود، کار بازسازی ارزش های تونالیته و محدودۀ کلاسیک را دنبال کرد. تصویر یوهان کپلرستاره شناس در آخرین اپرای او، هارمونیِ جهان(۱۹۵۷)، شادمانی خود آهنگ ساز است از شنیدن صدای گردش سیارات به دور خورشید، که واقعیت های موسیقایی خشن تر محیط اطراف خود را از یاد برده است.
هینْدِمیت، پاول
آهنگ ساز و مدرس آلمانی. اپراهای کاردیاک(۱۹۲۶، بازنگری در ۱۹۵۲) و ماتیسِ نقاش(۱۹۳۳ـ۱۹۳۵) او از نظر تئاتری هوشمندانه و از نظر سیاسی آگاهانه برشمرده می شوند؛ در مقام معلم در برلین (۱۹۲۷ـ۱۹۳۳)، حامی پیشبرد یک رپرتوآر کاربردی مدرن (گِبراوخس موزیک/موسیقی کاربردی) برای خانه و مدرسه بود. هیندمیت در ۱۹۳۹ به امریکا مهاجرت کرد و در دانشگاه ییلبه تدریس مشغول شد و در ترویج یک زبان نئوکلاسیک سنجیده دربردارندۀ مهارت کنترپوآنیِ خودآشکار اما آوایی مبتنی بر واقعیت، چهره ای تأثیرگذار برشمرده می شد، که نمونه های آن نیز در لودوس تونالیسبرای پیانو (۱۹۴۲) و دگردیسی های سمفونیکِ تِم هایی از کارل ماریا فون وِبر(۱۹۴۳) مشهود است. در سال های بعد بسیاری از ساخته های قبلی خود را برای تطبیق با نظریه ای شخصی دربارۀ تونالیته بازنگری کرد. هیندمیت در کودکی تعلیم ویولن گرفت و وارد کنسرواتوار عالی در فرانکفورت شد، و زیرنظر آرنولد مندلسونو برنهارد زِکلِستحصیل کرد. مدتی بعد نوازندۀ ارکستر اپرای فرانکفورت شد و از ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۳ سرپرستی آن را برعهده داشت؛ در ۱۹۲۱ همراه با ویولن نواز ترک، لیکو آمار، یک گروه کوآرتت زهی (کوآرتت آمار ـ هیندمیت) درست کرد و در آن ویولا می نواخت. این کوآرتت در ۱۹۲۹ ازهم پاشید و همان سال او نخستین اجرای کنسرتوی ویولای ویلیام والتونرا در لندن ارائه کرد. در ۱۹۲۱ آثار او در جشنوارۀ دوناو ـ اِشینگِنو در ۱۹۲۲ در جشنوارۀ انجمن بین المللی موسیقی معاصردر سالزبورگ، اتریش، به اجرا درآمدند. اپراهای تک پرده ای سال های ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۲ او موجب برآشفتگی تماشاگران و برخی موسیقی دانان شد، و او به مثابۀ چهره ای سنت شکن شهرتی زودهنگام به دست آورد. سلسلۀ کامرموزیک (موسیقی مجلسی) او که در ۱۹۲۲ آغاز شد، بر بازسازی ارزش های موسیقایی کنسرتوی باروک استوار بود؛ کاردیاک از فرم های نئوکلاسیک استفاده می کرد، هرچند داستان آن که ماجرای زرگری است که برای بازپس گرفتن ساخته های خود مشتریانش را به قتل می رساند، یادآور توحش آثار اولیۀ هیندمیت برای صحنه است. از ۱۹۲۷ به تدریس آهنگ سازی در مدرسۀ عالی موسیقی برلینمشغول شد، و رهبری آثار او را ویلهلم فورت وانگلرو اوتو کلِمپِرِربرعهده گرفتند، اما نازی ها موسیقی او را به منزلۀ هنر منحط مردود دانستند. بدین ترتیب اپرای ماتیسِ نقاش او در ۱۹۳۸ در زوریخ، به روی صحنه رفت؛ در ۱۹۳۴ یک سمفونی سه موومانی از این اپرا را نخستین بار فورت وانگلر در برلین اجرا کرد که موجب تسریع جدایی موقتِ او از سرکردگان نازی شد. هیندمیت چند سالی پس از ۱۹۳۳ را در آنکارا، در مأموریتی رسمی برای سازماندهی دوبارۀ تحصیل موسیقی در ترکیه گذراند. در ۱۹۴۶ به اروپا بازگشت و چند سال در زمینۀ رهبری ارکستر فعالیت می کرد. در آثار ارکستری بزرگ و اخیر خود، کار بازسازی ارزش های تونالیته و محدودۀ کلاسیک را دنبال کرد. تصویر یوهان کپلرستاره شناس در آخرین اپرای او، هارمونیِ جهان(۱۹۵۷)، شادمانی خود آهنگ ساز است از شنیدن صدای گردش سیارات به دور خورشید، که واقعیت های موسیقایی خشن تر محیط اطراف خود را از یاد برده است.
wikijoo: هیندمیت،_پاول_(۱۸۹۵ـ۱۹۶۳)