هیف
/hif/
لغت نامه دهخدا
هیف. ( ع ص ، اِ ) ج ِ اَهیَف. مردان لاغرشکم و میان باریک. ( اقرب الموارد ). رجوع به اهیف شود.
هیف. [ هََ ی َ ] ( ع مص ) لاغرشکم و باریک میان گردیدن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || گریختن عبد. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید