افزارنامها ( = Nomina instrumenti ) یِ برآمده از بُن کُنونی در زبانِ پارسیِ میانه - نو :
در زبانِ پارسیِ میانه، واژه یِ " هیزَک /هیژَک " به چمِ " سطل "، برآمده از بُن کُنونیِ " هیختن " به همراهِ پسوندِ " - َ ک " بوده است و برابر با " Eimer " در زبانِ آلمانی.
... [مشاهده متن کامل]
در زبانِ پارسیِ نو نیز واژگانِ " دوشه، ماله " را داریم که از " دوشیدن، مالیدن " به همراهِ پسوندِ " - ه" ساخته شده اند.
پَسگشت :
رویبرگهای 278 و 300 از " بخش سوم - پارسیِ میانه" ( کارل زالمان )
هیزه وازه کردی است که دو معنا دارد یکی به معنی خیکی است که در آن روغن، دوشاب ( شیره ) و . . . غیره می ریزند. گاهی هم آن را به معنای دیگ به کار می برند. همچنین به معنای اسهال هم هست.
نظامی گنجوی در کتاب اقبال نامه همین وازه را دقیقا به معنای خیک یا دیگ به کار برده است:
... [مشاهده متن کامل]
ز سیری مباش آنچنان شادکام / که از هیزه زهری درافتد به جام.
البته آقای م. درویش مصحح کلیات نظامی گنجوی آن را به صورت هیضه ضبط کرده و آن را به سو هاضمه معنی کرده است که کاملا غلط است.
اینجا از روی واژه جام می توان فهمید که مراد از این واژه خیک یا دیگ است.