هیرکانی
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:جرجان
wikijoo: هیرکانی
پیشنهاد کاربران
سرزمین گرگها
هیرکانی یعنی سرزمین گرگها
به نظرم هیرکان از مکان میاد و هیر هم به معنی ابر ومه، یاهمان آب وچشمه یعنی مکانی که آب وچشمه وابر ومه فراوان داره که ما شاهد ش هستیم فقط متاسفانه جنگل های هیرکانی جای خودشون رو دادن به ویلا ها وشهرهای هیرکانی کمی دیر به فکر هیرکان افتادیم ولی باز هم شکر که تکانی خوردیم
هیرکانی نام یونانی گرگان بود و ایرانیان باستان آن را ورکانه مینامیدند.
گرگان نام ولایتی در شرق مازندران و غرب خراسان بود و که مرکز آن شهر جرجان ( گرگان ) در نزدیکی گنبدکاووس کنونی بود که بر اثر حمله بیابانگردان از بین رفت و مرکزیت ولایت گرگان به شهر استرآباد ( گرگان فعلی ) انتقال یافت.
... [مشاهده متن کامل]
ولایت گرگان در متون یونانی هیرکانیا و در متون پهلوی ورکانه نامیده میشد که برهه ای از تاریخ بخشی از خراسان بود و در برهه ای از تاریخ بخشی از طبرستان بود ولی در بیشتر دوران ایالتی مستقل بود.
گرگانی نام گویشی از زبان فارسی است که در شرق گرگان صحبت میشود.
گرگانی نام گویشی از زبان تبری ( مازندرانی ) است که در غرب گرگان صحبت میشود.
گرگانی نام زبانی نزدیک به زبان تبری و سمنانی بود که تا قرن شانزدهم در گرگان صحبت میشد.
گرگانی نام طایفه ای در شهرستان گرگان که به زبان مازندرانی صحبت میکنند.
گرگانی منسوب به ولایت گرگان.
استرآبادی منسوب به شهر استرآباد.
... [مشاهده متن کامل]
ولایت گرگان در متون یونانی هیرکانیا و در متون پهلوی ورکانه نامیده میشد که برهه ای از تاریخ بخشی از خراسان بود و در برهه ای از تاریخ بخشی از طبرستان بود ولی در بیشتر دوران ایالتی مستقل بود.
گرگانی نام گویشی از زبان فارسی است که در شرق گرگان صحبت میشود.
گرگانی نام گویشی از زبان تبری ( مازندرانی ) است که در غرب گرگان صحبت میشود.
گرگانی نام زبانی نزدیک به زبان تبری و سمنانی بود که تا قرن شانزدهم در گرگان صحبت میشد.
گرگانی نام طایفه ای در شهرستان گرگان که به زبان مازندرانی صحبت میکنند.
گرگانی منسوب به ولایت گرگان.
استرآبادی منسوب به شهر استرآباد.
هیر به معنی نعمت در پهلوی بوده و شاید واژه خیر همون هیر هست
در آتشکدهزرتشتیها به کسی که پیشکشیها را جمع میکرده هیربد گفته میشده
در آتشکدهزرتشتیها به کسی که پیشکشیها را جمع میکرده هیربد گفته میشده
در گویش کرد ی به ابر هور یا اور گفته میشه وبه چشمه کانی پس به احتمال زیاد هور کانی بوده یعنی چشمه ای که سرمنشا ان از ابر است
منطقه ی وسیع
لغات فروانی درمازندران مشابه کردی دارند مثلا گویا مازندران درزبان کردی یعنی جای بزرگان حالا درارتباط باهیرکانی که از دوکلمه هیر وکانی تشکیل شده مشابه درزبانکردی داریم . . . هره یافره بمعنی زیاد وکانی یاهانی بمعنی چشمه آب درمجموع یعنی جای پرآب زیرا زبانهای ایرانی اشتراکات زیادی باهم دارند. . سپاس
سلام، در زبان تالشی به ابر هِر یا هیر و خِر هم می گویند. . . روستای تالش زبان هیر در اردبیل هم در غرب کوهستان تالش وجود دارد. . . هیر، هیران، جنگلهای هیرکانی. . . یعنی جنگل های دارای ابر. . . . گردنه حیران یعنی گردنه دارای مه و ابر
تعریف کلی بودش زیاد جامع و روشن نبودش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)