هیدخان باباجی یا به طور ساده تر ( باباجی ) ، یا آن طور که مریدانش او را می خواندند "بوله بابا " ( پدر ساده ) ، آموزگاری معنوی بود که بین سال های ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۴ میلادی در روستای هیدخان، در منطقهٔ اوتاراکند هندوستان ظاهر شد.
هیدخان باباجی در ماه جون سال ۱۹۷۰ در روستایی دور به نام هیدخان ( تلفظ :هراخان ) در کوه های هیمالیا، نزدیک کوه مقدس کایلاش در اوتاراکند هندوستان ظاهر شد. مریدان او را یک ماهاواتار، یا تجلی ای انسانی از خداوند می دانند که از مادر زاده نشده است. بر اساس گزارش ها، هیدخان باباجی در اواخر ماه سپتامبر سال ۱۹۷۰ میلادی، به مدت ۴۵ روز بر فراز کوه کالش، بدون آن که جای نشستن خود را ترک کند، به مراقبه پرداخت. سال بعد باباجی با سفر به نقاط مختلف هندوستان، به اشاعهٔ آموزه ها و پیام ها، و انجام مراسم های مذهبی پردخت. در این مدت مریدان زیادی از جمله برخی ستارگان سینمای هند و غربی های بسیای جذب او و آموزه هایش شدند.
باباجی در فوریه سال ۱۹۸۴ میلادی در گذشت. او را در اشرام هراخان به خاک سپردند. هیدخان باباجی پیش از مرگش دربارهٔ آن گفت: «این بدنی که می بینید روزی خواهد خشکید. این بدن هیچ نیست. این بدن فقط برای خدمت به مردم این جا است. حتی بدن من به این دنیا آمده است تا وظیفه ای را برای نفع تمام انسان ها و موجودات زنده انجام دهد»
باباجی همیشه این حقیقت را بیان می کرد که " تمام ادیان و مذاهب در حقیقت، سادگی و عشق خلاصه شده اند ". او همیشه بر زندگی ای ساده، بر پایهٔ عشق و حقیقت تأکید می کرد. او با این که مراسم مذهبی محلی را انجام می داد، همیشه بر این نکته تأکید می کرد که او برای احیا و زنده کردن ساناتا دارما، یا دین و روش جاویدان، به جای احیای دین هندو یا هندو دارما آمده است. ساناتا دارما دین و سنتی است که از ابتدای آفرینش جهان بوده است. او گفت "من آمده ام تا بشریت را به مسیری بالاتر و متعالی تر هدایت کنم، من به هیچ دینی تعلق ندارم، بلکه به تمام ادیان احترام می گذارم. من خواستار تعالی کل بشریت هستم. " او وحدانیت تمام ادیان را این گونه توضیح داد: "در هر شهری همیشه نقطه ای مرکزی وجود دارد، محل و نقطه ای که تمام خیابان ها از بیرون و داخل شهر بدان ختم می شوند، همین گونه، همهٔ ادیان به یک نقطه ختم می شوند، و آن خود خداوند است، پس هر دینی را که دنبال کنید در پایان به خدا می رسید، ما همه یکی هستیم، با همدیگر و با خدا". او گفت: " شما در هر کاری که انجام می دهید باید به دنبال هارمونی و هماهنگی باشید. من هارمونی هستم. از عشق و محبت شما سپاسگزارم. " هیدخان باباجی گفت: "هر کس می تواند پیرو هر دینی باشد، اما او باید مهربان و رحیم باشد". او گفت: "جهان در آشفتگی و پریشانی است، و از سه درد در حال رنج بردن است: درد فیزیکی، معنوی و روانی، و فقط یک راه برای درمان همهٔ این دردها وجود دارد. غیر انسانی بودن و بی عاطفگی باید ریشه کن شود و محبت و مهربانی جایگزین آن شود ". "تنها انسان راستین انسانی است که پیرو نوع دوستی و بشر دوستی است، این تنها راه موفقیت در زندگی است . " همهٔ آموزه های باباجی بر اساس اصل کارما یوگا هستند. زیرا او همیشه بر ضرورت کار و تلاش و کوشش و انجام وظیفه تأکید می کرد. او می گفت: "کار عبادت است؛ و کار زیاد و سخت بهترین تمرین معنوی است "، "هنگامی که شما در پی انجام کارهای خوب و خصلت های نیکو هستید، خوابی راحت و اشتهایی خوب دارید و افکار بد به ذهنتان خطور نمی کنند. در غیر این صورت، شما همیشه در حال سرزنش و انتقاد دیگران هستید. بیکاری، ذهن شما را به سرزنش و انتقاد دیگران سوق می دهد. کارما، فعالیت، تنها چیزی است که تمام بدی ها را به دور می راند ". او همچنین، انجام دادن کامل کار را، معنای واقعی کریا یوگا می دانست.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفهیدخان باباجی در ماه جون سال ۱۹۷۰ در روستایی دور به نام هیدخان ( تلفظ :هراخان ) در کوه های هیمالیا، نزدیک کوه مقدس کایلاش در اوتاراکند هندوستان ظاهر شد. مریدان او را یک ماهاواتار، یا تجلی ای انسانی از خداوند می دانند که از مادر زاده نشده است. بر اساس گزارش ها، هیدخان باباجی در اواخر ماه سپتامبر سال ۱۹۷۰ میلادی، به مدت ۴۵ روز بر فراز کوه کالش، بدون آن که جای نشستن خود را ترک کند، به مراقبه پرداخت. سال بعد باباجی با سفر به نقاط مختلف هندوستان، به اشاعهٔ آموزه ها و پیام ها، و انجام مراسم های مذهبی پردخت. در این مدت مریدان زیادی از جمله برخی ستارگان سینمای هند و غربی های بسیای جذب او و آموزه هایش شدند.
باباجی در فوریه سال ۱۹۸۴ میلادی در گذشت. او را در اشرام هراخان به خاک سپردند. هیدخان باباجی پیش از مرگش دربارهٔ آن گفت: «این بدنی که می بینید روزی خواهد خشکید. این بدن هیچ نیست. این بدن فقط برای خدمت به مردم این جا است. حتی بدن من به این دنیا آمده است تا وظیفه ای را برای نفع تمام انسان ها و موجودات زنده انجام دهد»
باباجی همیشه این حقیقت را بیان می کرد که " تمام ادیان و مذاهب در حقیقت، سادگی و عشق خلاصه شده اند ". او همیشه بر زندگی ای ساده، بر پایهٔ عشق و حقیقت تأکید می کرد. او با این که مراسم مذهبی محلی را انجام می داد، همیشه بر این نکته تأکید می کرد که او برای احیا و زنده کردن ساناتا دارما، یا دین و روش جاویدان، به جای احیای دین هندو یا هندو دارما آمده است. ساناتا دارما دین و سنتی است که از ابتدای آفرینش جهان بوده است. او گفت "من آمده ام تا بشریت را به مسیری بالاتر و متعالی تر هدایت کنم، من به هیچ دینی تعلق ندارم، بلکه به تمام ادیان احترام می گذارم. من خواستار تعالی کل بشریت هستم. " او وحدانیت تمام ادیان را این گونه توضیح داد: "در هر شهری همیشه نقطه ای مرکزی وجود دارد، محل و نقطه ای که تمام خیابان ها از بیرون و داخل شهر بدان ختم می شوند، همین گونه، همهٔ ادیان به یک نقطه ختم می شوند، و آن خود خداوند است، پس هر دینی را که دنبال کنید در پایان به خدا می رسید، ما همه یکی هستیم، با همدیگر و با خدا". او گفت: " شما در هر کاری که انجام می دهید باید به دنبال هارمونی و هماهنگی باشید. من هارمونی هستم. از عشق و محبت شما سپاسگزارم. " هیدخان باباجی گفت: "هر کس می تواند پیرو هر دینی باشد، اما او باید مهربان و رحیم باشد". او گفت: "جهان در آشفتگی و پریشانی است، و از سه درد در حال رنج بردن است: درد فیزیکی، معنوی و روانی، و فقط یک راه برای درمان همهٔ این دردها وجود دارد. غیر انسانی بودن و بی عاطفگی باید ریشه کن شود و محبت و مهربانی جایگزین آن شود ". "تنها انسان راستین انسانی است که پیرو نوع دوستی و بشر دوستی است، این تنها راه موفقیت در زندگی است . " همهٔ آموزه های باباجی بر اساس اصل کارما یوگا هستند. زیرا او همیشه بر ضرورت کار و تلاش و کوشش و انجام وظیفه تأکید می کرد. او می گفت: "کار عبادت است؛ و کار زیاد و سخت بهترین تمرین معنوی است "، "هنگامی که شما در پی انجام کارهای خوب و خصلت های نیکو هستید، خوابی راحت و اشتهایی خوب دارید و افکار بد به ذهنتان خطور نمی کنند. در غیر این صورت، شما همیشه در حال سرزنش و انتقاد دیگران هستید. بیکاری، ذهن شما را به سرزنش و انتقاد دیگران سوق می دهد. کارما، فعالیت، تنها چیزی است که تمام بدی ها را به دور می راند ". او همچنین، انجام دادن کامل کار را، معنای واقعی کریا یوگا می دانست.
wiki: هیدخان باباجی