هیج
لغت نامه دهخدا
هیج. [ ج ِ ] ( ع صوت ) زجری است مر ناقه را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). مبنی بر کسر است. ( از اقرب الموارد ).
هیج. [ هََ ی ْ ی ِ ] ( ع ص ) برانگیزنده. ( غیاث اللغات ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی یَهِیجُ: خشک می شود(از مصدر هیج است که به معنای نهایت مرتبه خشک شدن نبات )
تکرار در قرآن: ۲(بار)
خشک شدن. «هاجَ النَّبْتُ هَیْجاً: یَبِسَ» در اساس البلاغه شروع به خشک شدن گفته است (اقرب). . سپس خشک میشود و آن را زرد مییابی. ایضاً .
تکرار در قرآن: ۲(بار)
خشک شدن. «هاجَ النَّبْتُ هَیْجاً: یَبِسَ» در اساس البلاغه شروع به خشک شدن گفته است (اقرب). . سپس خشک میشود و آن را زرد مییابی. ایضاً .
wikialkb: ریشه_هیج
پیشنهاد کاربران
جوشش