هپارین با وزن مولکولی پایین ( انگلیسی: Low - molecular - weight heparin ) یا به طور مخفف LMWH در واقع هپارینهایی با وزن مولکولی پایین هستند که از هپارینهای تجـارتی بـه دسـت مـی آینـد و اندازه مولکولی آنها حدود یـک سـوم هپـارین غیرشکسـته شـده ( UFH – Heparin Unfractioned ) میباشد . این ترکیبات وزن مولکولی بین 1000 تـــا 10000 دالتـــون دارنـــد . از آنجـــا کـــه روشـــهای دپولیمرازسیون گوناگونی برای ساختهشدن این داروها بکار بـرده میشود ، در نتیجه خواص ضد انعقادی و فارماکوکنتیکی آنهـا بـا هم متفاوند و نمـیتواننـد بجـای هـم مـورد اسـتفاده قـرار گیرنـد .
تعدادی از داروهـایی کـه در ایـن گـروه قـرار دارنـد عبارتنـد از:
• داناپاروئید
• تینزاپارین
• انوکساپارین
*دالته پارین
• نادروپارین
در ابتــدا مزیتهــای گونــاگونی بــرای ایــن داروهــا متصور میشد، اما بعدها ثابت شد که عمده مزیـت آنهـا خـواص فارماکوکنتیکی قابل پیش بینی آنها و عدم احتیاج به اندازهگیـری مرتب aPTT می باشد . در واقع این ترکیبات به علت وزن مولکولی پایین به میزان کمتری به پروتئین های پلاسما پیوند مـی خورنـد و در نتیجه ارتباط بین دوز و اثر آنهـا بیشـتر قابـل پـیش بینـی اسـت. بعلاوه دارای نیمه عمر طولانی تری هستند و می تـوان آنهـا را دو دفعه و حتی یـک دفعـه در روز تجـویز نمـود . همچنـین فراهمـی زیستی ( Bioavailbility ) بهتری نسبت به UFH دارند و در نتیجـه بیشتر جذب میشوند. از آنجا که تمایل کمتری بـرای پیوسـتن بـه فاکتور 4 پلاکتها دارند ، کمتر موجب به ترومبوسیتوپنی میشـوند. همچنین به دلیل کاهش تمایل پیونـد ترکیبات LMWH بـه استئوبلاسـت نسبت به UFH ، کمتر موجب استئوپروز میشوند و بالاخره زمـان بستری شدن در بیمارستان با LMWHs کوتاهتراست.
مصرف یـک دفعـه در روز LMWHs بـه صـورت زیرجلدی بـه اندازه دوز پایین UFH که دو یـا سـه دفعـه در روز داده مـی شـود برای پیشگیری از ترومبوز وریدی در بیماران بـا ریسـک بـالا کـه تحت عمل جراحی قرار مـی گیرنـد ، مـؤثر اسـت . هـم اکنـون ، داروی انتخـــابی بـــرای جلـــوگیری از ترومبـــوز وریـــدی در جراحیهای ماژور ارتوپدی به حساب می آیند و خطر خـونریزی. ترکیبات LMWH زیر جلدی که بر اساس وزن بدن تنظیم شده باشـند بـه اندازه UFH در درمان ترومبوز وریدی و آمبولی ریه مـؤثر هسـتند بـدون آنکه نیازی به مانیتور مرتب aPTT وجود داشـته باشـد . بعضـی از مطالعات نشان داده اند که تفاوت قابل ملاحظه ای بـین ترکیبات LMWH و UFH برای کاهش خطر سکته قلبی ، عود آنژین ومرگ ومیر قلبـی – عروقی پس از آنژین ناپایدار یا سکته قلبی وجود ندارد ولـی هـر دو دسته در کوتاه مدت تأثیر چشمگیری دارند. ترکیبات LMWH در جلـوگیری از Restenosis بعد از آنژیوپلاستی شریانی مـؤثر هسـتند. خلاصه میتوان اظهار داشت که ترکیبات LMWH به انـدازه UFH مـؤثر وامن هستند و احتیاج به مانیتور کمتری دارند . بعـلاوه چـون ایـن داروها زیر جلدی تزریـق مـیشـوند ، بیمـار زودتـر از بیمارسـتان ترخیص میشود. مهمترین مشکل با این داروها ، گران بودن آنهـا نسـبت بـه هپارین میباشد که با انجـام نـدادن تسـت aPTT و کـاهش زمـان بستری ، شاید قیمت بالای آن تا حدودی خنثی گردد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتعدادی از داروهـایی کـه در ایـن گـروه قـرار دارنـد عبارتنـد از:
• داناپاروئید
• تینزاپارین
• انوکساپارین
*دالته پارین
• نادروپارین
در ابتــدا مزیتهــای گونــاگونی بــرای ایــن داروهــا متصور میشد، اما بعدها ثابت شد که عمده مزیـت آنهـا خـواص فارماکوکنتیکی قابل پیش بینی آنها و عدم احتیاج به اندازهگیـری مرتب aPTT می باشد . در واقع این ترکیبات به علت وزن مولکولی پایین به میزان کمتری به پروتئین های پلاسما پیوند مـی خورنـد و در نتیجه ارتباط بین دوز و اثر آنهـا بیشـتر قابـل پـیش بینـی اسـت. بعلاوه دارای نیمه عمر طولانی تری هستند و می تـوان آنهـا را دو دفعه و حتی یـک دفعـه در روز تجـویز نمـود . همچنـین فراهمـی زیستی ( Bioavailbility ) بهتری نسبت به UFH دارند و در نتیجـه بیشتر جذب میشوند. از آنجا که تمایل کمتری بـرای پیوسـتن بـه فاکتور 4 پلاکتها دارند ، کمتر موجب به ترومبوسیتوپنی میشـوند. همچنین به دلیل کاهش تمایل پیونـد ترکیبات LMWH بـه استئوبلاسـت نسبت به UFH ، کمتر موجب استئوپروز میشوند و بالاخره زمـان بستری شدن در بیمارستان با LMWHs کوتاهتراست.
مصرف یـک دفعـه در روز LMWHs بـه صـورت زیرجلدی بـه اندازه دوز پایین UFH که دو یـا سـه دفعـه در روز داده مـی شـود برای پیشگیری از ترومبوز وریدی در بیماران بـا ریسـک بـالا کـه تحت عمل جراحی قرار مـی گیرنـد ، مـؤثر اسـت . هـم اکنـون ، داروی انتخـــابی بـــرای جلـــوگیری از ترومبـــوز وریـــدی در جراحیهای ماژور ارتوپدی به حساب می آیند و خطر خـونریزی. ترکیبات LMWH زیر جلدی که بر اساس وزن بدن تنظیم شده باشـند بـه اندازه UFH در درمان ترومبوز وریدی و آمبولی ریه مـؤثر هسـتند بـدون آنکه نیازی به مانیتور مرتب aPTT وجود داشـته باشـد . بعضـی از مطالعات نشان داده اند که تفاوت قابل ملاحظه ای بـین ترکیبات LMWH و UFH برای کاهش خطر سکته قلبی ، عود آنژین ومرگ ومیر قلبـی – عروقی پس از آنژین ناپایدار یا سکته قلبی وجود ندارد ولـی هـر دو دسته در کوتاه مدت تأثیر چشمگیری دارند. ترکیبات LMWH در جلـوگیری از Restenosis بعد از آنژیوپلاستی شریانی مـؤثر هسـتند. خلاصه میتوان اظهار داشت که ترکیبات LMWH به انـدازه UFH مـؤثر وامن هستند و احتیاج به مانیتور کمتری دارند . بعـلاوه چـون ایـن داروها زیر جلدی تزریـق مـیشـوند ، بیمـار زودتـر از بیمارسـتان ترخیص میشود. مهمترین مشکل با این داروها ، گران بودن آنهـا نسـبت بـه هپارین میباشد که با انجـام نـدادن تسـت aPTT و کـاهش زمـان بستری ، شاید قیمت بالای آن تا حدودی خنثی گردد.