هویان

لغت نامه دهخدا

هویان. [ هََ وَ ] ( ع مص ) از بالا به زیر افتادن. ( منتهی الارب ). رجوع به هوی شود.

فرهنگ فارسی

نام یکی از دهستانهای بخش ویسیان شهرستان خرم آباد . این دهستان در باختر بخش واقع است . کوهستانی معتدل . آب از رودخانه خرم آباد. این دهستان ۱۱ ده دارد که سکنه آن ۱۸٠٠ تن میباشد .
از بالا بزیر افتادن

دانشنامه آزاد فارسی

هوی آن. هوی آن (Hoi An)
پل ژاپنی ها، نماد (نام سابق: فایفو) بندری در استان کوانگ نامدر مرکز ویتنام، واقع در ۲۳کیلومتری جنوب دانانگ. جمعیت آن ۶۱,۹۰۰ نفر است (۱۹۹۱). صادرات آن فرآورده های بومی مانند شکر، چای و ابریشم؛ و صنعت عمدۀ آن تولید پوشاک است. هوی آن از قرن ۱۷ تا ۱۹ یکی از بندرهای مهم بین المللی آسیای جنوب شرقی به شمار می رفت. در قرن ۱۷ این شهر مرکز دادو ستد بین کوشن شینو ژاپن بود و تعداد زیادی از تاجران ژاپنی در آن سکونت داشتند.

پیشنهاد کاربران

در گذشته واژه "خوب" به ریختِ "هو" بوده است. ( دَر پارسی )
از این واژه، میتوانیم واژگان دیگر را بِسازیم:
هویار/هویه ( پسوند های "ار" و "ه" که کنشگیر/مفعولی هستند ) :کَمال
هوگِرایی=کَمال گرایی
...
[مشاهده متن کامل]

هوگِرا=کَمال گِرا
هویان=مکمل
بِدرود! ( شاید در آینده دیدگاهی پَس از این بنویسم، چون شاید این پیشنهاد ها بِهترین نباشند و کاستی هایی دارند )

بپرس