هوگو ویکتور

دانشنامه آزاد فارسی

هوگو، ویکْتور (۱۸۰۲ـ۱۸۸۵)(Hugo, Victor)
هوگو، ویکْتور
هوگو، ویکْتور
هوگو، ویکْتور
رمان نویس، شاعر، و نمایش نامه نویس فرانسوی. نمایش نامۀ منظوم ارنانی۱ (۱۸۳۰) جایگاهش را در مقام رهبر رمانتیسم فرانسوی تثبیت کرد. این نخستین نمایش نامه از رشته نمایش نامه هایی بود که در دهۀ ۱۸۳۰ و اوایل دهۀ ۱۸۴۰ نوشت؛ برخی دیگر از نمایش نامه هایش عبارت اند از شاه تفریح می کند۲ (۱۸۳۲) و روی بلاس۳ (۱۸۳۸). از آثار رمانتیک اوست نتردام دو پاری۴ (۱۸۳۱)، و بینوایان۵ (۱۸۶۲). هوگو در ادبیات فرانسه جایگاهی خاص دارد، زیرا به رمانتیسم فرانسوی زیبایی خاصی داد و روحیۀ رمانتیک را پس از افول آشکارش ۳۰ سال زنده نگه داشت. نوشته هایش به سبب سرزندگی، گستردگی مضامین، قدرت تغزلی زیبا، بلاغت خیره کنندۀ زبانی، توانایی در بیان صحنه های رقت بار، و حالت هایی همچون ترس و برافروختگی و تنوع سبک و مهارت در به کارگیری وزن و زبان درخور توجه است. هوگو به رغم نداشتن طنز و تناسب در کار، و خودستایی همه جانبه همچنان در زمرۀ غول های ادبی محسوب می شود. در بزانسون۶ زاده شد. پسر یکی از ژنرال های ناپلئون بود و کودکی اش در پایگاه های نظامی گذشت. در مدارس پاریس و مادرید درس خواند و از اِکول پلی تکنیک۷ پاریس فارغ التحصیل شد. استعداد ادبی اش از کودکی مشهود بود: قبل از چاپ نخستین کتاب شعرش در ۲۰سالگی سه بار برندۀ جایزۀ آکادمی مسابقات گل ها۸ی تولوز۹ شد. عقاید سیاسی هوگو در طول زندگی اش دستخوش تغییرات بسیار شد. از دورۀ سلطنت لوئی فیلیپ۱۰ سلطنت طلب بود و نمایندۀ پاریس در مجلس مؤسسان۱۱ و بعد آزادی خواه افراطی شد. سرانجام پس از راه یافتن به مجلس قانون گذاری۱۲ در ۱۸۴۸، به جمهوری خواهان دموکراتیک پیوست. هواداری اش از آرمان های جمهوری خواهانه و مخالفتش با کودتای لوئی ناپلئون۱۳، به تبعیدش در ۱۸۵۱ انجامید. به بروکسل، جرسی۱۴، و سرانجام گِرنزی۱۵ گریخت، تا سقوط امپراتوری (۱۸۷۰) در این شهر زندگی کرد، و پس از آن در جمهوری سوم۱۶ سناتور شد. هنگامی که درگذشت در حکم قهرمان ملی فرانسویان بود و در پانتئون۱۷، پاریس، به خاک سپرده شد. هوگو کار ادبی اش را با چکامه ها و اشعار گوناگون۱۸ (۱۸۲۲) و دو داستان منثور اغراق آمیز هان ایسلندی۱۹ (۱۸۲۳) و بوگ ژارگال۲۰ (۱۸۲۶) شروع کرد. کتاب دوم، اشعار او به نام چکامه ها و بالادها۲۱ (۱۸۲۶) و سومین کتابش شرقیات۲۲ (۱۸۲۹) ذوق و عقاید او را به خوبی نشان می دهد. این شعرها بی نهایت رمانتیک اند، موضوع آن ها خشن و تخیلی، وزن آن ها متنوع و بی قاعده، و زبان شان عالی و خیره کننده است. نخستین نمایش نامه اش کرامول۲۳ (۱۸۲۸)، که هرگز اجرا نشد، بیش از آنچه خصوصیات نمایش داشته باشد رمانسی در قالب نمایش است. مقدمۀ آن در حکم بیانیۀ مکتب جدید رمانتیک بود و بر استقلال نمایش نامه نویس و رهایی اش از همۀ قراردادهای کهنه تأکید داشت. اِرنانی، نخستین نمونه از نمایش نامه های اوست که سبک و سیاق مشخصۀ آثار او را دارند. این اثر در ۱۸۳۰ در تئاتر فرانسه۲۴ به اجرا درآمد. موضوع آن خودکشی نجیب زادۀ اسپانیایی در لحظۀ ازدواجش به سبب مسئله ای حیثیتی است و سبک آن در تضاد کامل با همۀ سنت های تئاتر فرانسه است. این نمایش نامه سبب بروز مجادلات طولانی و تندی میان طرفداران کلاسیسم و رمانتیسم شد. در ۱۸۳۱، رمانس منثور نتردام دو پاری (گوژپشت نتردام) را نوشت که به همان اندازۀ ارنانی انقلابی بود؛ رمانی متکلف، اما زنده و پرتصویر از پاریس قرون وسطا که تأثیر والتر اسکات۲۵ را نشان می دهد؛ این کتاب با آن که از تناسب، طنز، و ساختاری کامل بی بهره است، امّا استعداد هوگو را در توصیف، کنترل احساسات، و به کارگیری زبان فاخر شاعرانه نشان می دهد. این داستان بعدها با نام گوژپشت نتردام۲۶ در ۱۹۲۴ و ۱۹۳۹ به فیلم درآمد. هوگو در همان سال برگ های خزان۲۷ را نوشت که کتاب شعری تغزلی و اندیشمندانه بود. چند سال بعد را به نوشتن نمایش نامه اختصاص داد: ماریون دلورم۲۸ (۱۸۳۱)، شاه تفریح می کند، که اُپرای ریگوِلتّو۲۹، اثر جوزپّه وردی۳۰، برپایۀ آن ساخته شده است، لوکرس بورژیا۳۱ (۱۸۳۳)، ماری تیودور۳۲ (۱۸۳۳)، آنگلو۳۳ (۱۸۳۵)، روی بلاس، و بورگراوها۳۴ (۱۸۴۳). همۀ این نمایش نامه ها تسلّط زبانی و خلاقیتِ نویسنده را نشان می دهند، امّا ساختار چندانی ندارند. هوگو هم زمان با نوشتن این نمایش نامه ها چند کتاب شعر هم منتشر کرد، ازجمله: سرودهای سپیده دم۳۵ (۱۸۳۵)، نداهای درونی۳۶ (۱۸۳۷)، و پرتوها و سایه ها۳۷ (۱۸۴۰). هوگو به هنگام تبعید در گرِنزی، کیفرها۳۸ را منتشر کرد (۱۸۵۳)، که فریاد خشمی علیه امپراتوری دوم۳۹ بود. این کتاب نمونۀ کمیابی از هجو تغزلی و ترکیبی از شعر واقعی و هتاکی است. پس از سه سال خاموشی، با کتاب تأملات۴۰ (۱۸۵۶) سبکی کاملاً متفاوت از خود نشان داد. این کتاب مجموعه غزل های اوست که به سبب زیبایی بیان، سبک گفتار ساده، و وسعت و عمق اندیشه، حائز اهمیت است. در ۱۸۵۹ افسانۀ قرون۴۱ را منتشر کرد که مجموعه ای از شعرهای روایی و تصویری بود. این مجموعه به دوره های مختلف تاریخ جهان می پردازد و اگرچه نامتقارن است، برخی از شاهکاری های او را دربردارد. در ۱۸۶۲، بینوایان را منتشر کرد؛ داستان منثور بلندی که به زندگی معاصر می پردازد. بخش های توصیفی این رمان فوق العاده اند و اگرچه سبک آن گاهی تصنّعی است و طرح داستان خطا دارد، بیشترِ متن رقت انگیز و صادقانه است. هوگو با کتاب ترانه های کوچه ها و جنگل ها۴۲ (۱۸۶۵)، مجموعه ای از شعرهای سبک و غنایی، شخصیتی متفاوت از خود نشان می دهد؛ لطف و ظرافت برخی از این شعرها، اگرچه همواره خالی از صناعت پردازی نیست، انعطاف پذیری خارق العاده اش را مشخص می کند. داستان منثور دیگرش، کارگران دریا۴۳ (۱۸۶۶)، داستان ماجراهای پرسوزوگداز و از خودگذشتگی است که در منطقۀ ماهی گیری گرنزی اتفاق می افتد. نوشته هایش در سال های آخر عمر و پس از بازگشت به فرانسه اهمیت کمتری دارند، از آن جمله اند: سال مخوف۴۴ (۱۸۷۲)؛ و شعرها؛ ۹۳ ۴۵ (۱۸۷۳)، داستانی تاریخی؛ افسانۀ دوم قرون۴۶ (۱۸۷۷)؛ داستان یک جنایت۴۷؛ پنج جلد شعر؛ هنر پدربزرگ بودن۴۸ (۱۸۷۷)؛ پاپ۴۹ (۱۸۷۸)؛ ترحّم عالیه۵۰ (۱۸۷۹)؛ الاغ۵۱ (۱۸۸۰)؛ چهار نفخۀ روح۵۲ (۱۸۸۱)؛ و یک نمایش نامه به نام تورکمادا۵۳ (۱۸۸۲).
HernaniLe Roi s’amuseRuy BlasNotre-Dame de ParisLes MisérablesBesançonEcole PolytechniqueFloral GamesToulouseLouis PhilippeAssemblée ConstituanteAssemblée LegislativeLouis NapoleonJerseyGuernseyThird RepublicPanthéonOdes et poésiesHand’IslandeBug JargalOdes et balladesOrientalesCromwellThéâtre FrançaisWalter ScottThe Hunchback of Notre DameLes Feuilles d’automneMarion DelormeRigolettoGiuseppe VerdiLucrèce BorgiaMarie TudorAngeloLes BurgravesChants du crépusculeLes Voix intérieuresLes Rayons et les ombresLes ChâtimentsSecond EmpireLes ContemplationsLégende des sièclesChansons des rues et des boisLes Travailleurs de la merL’Année terribleQuatre-Vingt-TreizeSeconde légende des sièclesHistoire d’un crimeL’Art d’être grand-pèreLe PapeLa Pitié supremeL’AneLes Quatre Vents de l’espritTorquemada

پیشنهاد کاربران

بپرس