هوچ:نام آوا. اسم صوت .
نمونه:در گرگ ومیش سپیده دم به انتظار جو صبح هوچ از کام می کند. ( کلیدر ج ۹ص۲۳۵۱ )
نمونه:در گرگ ومیش سپیده دم به انتظار جو صبح هوچ از کام می کند. ( کلیدر ج ۹ص۲۳۵۱ )
هوچ/ h�ch : حرف ندا
مانند: گوش ها تیز کرد و هوچ کشید.
کلیدر
محمود دولت آبادی
هوچ خاردَن huč x�rdan ( مص. مر. ) ۱ - تاب خوردن روی تاب یا از شاخه ی درخت. ۲ - از شاخه ی درخت آویزان شدن.
... [مشاهده متن کامل]
هوچ دادن huč dādan : ( مص. مر. ) ۱ - تاب دادن کسی روی تاب. ۲ - تکان دادن گهواره ی بچه
واژه نامه ی گویش تون ( فردوس )
تالیف: محمد جعفر یاحقی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
مانند: گوش ها تیز کرد و هوچ کشید.
کلیدر
محمود دولت آبادی
هوچ خاردَن huč x�rdan ( مص. مر. ) ۱ - تاب خوردن روی تاب یا از شاخه ی درخت. ۲ - از شاخه ی درخت آویزان شدن.
... [مشاهده متن کامل]
هوچ دادن huč dādan : ( مص. مر. ) ۱ - تاب دادن کسی روی تاب. ۲ - تکان دادن گهواره ی بچه
واژه نامه ی گویش تون ( فردوس )
تالیف: محمد جعفر یاحقی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
این کلمه در بین دوستان و در چت های گروهی استفاده میشه.
این کلمه به معنی عجیب هس و هنگامی که طرف مقابل یه چیز تعجب آوری میگه از این عبارت هوچ استفاده میکنی متا بیان کنیم که از شنیدن حرف هایش تعجب کرده ایم.
این کلمه به معنی عجیب هس و هنگامی که طرف مقابل یه چیز تعجب آوری میگه از این عبارت هوچ استفاده میکنی متا بیان کنیم که از شنیدن حرف هایش تعجب کرده ایم.
بزرگ ، جنجالی ، عجیب