هونگ

/havang/

لغت نامه دهخدا

هونگ. [ هََ وَ ] ( اِ ) در تداول عامه ، هاون. رجوع به هاون شود.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- ظرفی که در آن ادویه تخمهای گیاهان وغیره را با دستهای کوبند

گویش مازنی

/haveng/ هاون

واژه نامه بختیاریکا

هاون دستی

پیشنهاد کاربران

hevang: درگویش گوغر شاخ بز کوهی را گویند که به دلیل انحنا وانعطاف درقالی بافی سنتی به کار می رود وبه وسیله آن چوب گُرد را جلو وعقب می کنند ( فرهنگ گویش گوغر اکبر نقوی )
هونگ = Mortar
دسته هونگ = Pestle