هولْدِرْلین، فریدْریش (۱۷۷۰ـ۱۸۴۳)(Holderlin, Friedrich)
هولْدِرْلین، فریدْریش
شاعر تغزلی آلمانی. با شعرش کوشید میان مسیحیت و حال و هوای مذهبی یونان باستان آشتی برقرار سازد و قالب های شعر یونانی را وارد شعر آلمانی کند. برخی از آثار او عبارت اند از هوپریون(۱۷۹۷ـ۱۷۹۹) که رمانی مکاتبه ای است؛ ترجمه هایی از سوفوکلس(۱۸۰۴)؛ شعرهایی خیال پردازانه از قبیل مرثیۀ «زاری منون بر دیوتیما»؛ و «پاتموس» (۱۸۰۶)، که شعری درخشان و مکاشفه ای است. هولدرلین جلوتر از زمان خود بود و آرمان های یونان باستان را الگوی جامعۀ معاصر می دانست؛ به همین سبب در بسیاری از آثارش مادّیگری و تاجرمآبی رایج را نشان داد و آن ها را محکوم کرد. ترجمه هایش از آنتیگونهو ادیپسوفوکلس چه بسا بر سبک او، که بر عروض یونانی متکی است، تأثیر گذاشته باشد. از شعر هولدرلین در زمان حیاتش استقبال نشد؛ گوتهو شیلرمفهوم اشعارش را درک نکردند، و فقط با تلاش راینر ماریا ریلکهو اشتفان گئورگهبود که به منزلۀ یکی از شاعران مهم آلمان شناخته شد. هولدرلین در لاوفن، واقع در کنارۀ رود نِکار، زاده شد؛ الهیات را در توبینگنو فلسفه را در دانشگاه یناخواند و با هگلو شلینگ، فیلسوفان آلمانی، دوست بود. در آلمان در خانۀ بانکداری فرانکفورتی با نام گونتارتمعلم سرخانه بود (۱۷۹۶ـ۱۷۹۸) و عاشق همسر او شد. سوزِته گونتارت، در غزل های او همان «دیوتیما» است؛ تأثیر سوزِته در هولدرلین به قدری عمیق بود که تأثیر کلوپشتوک و شیلر را، که در اشعار اولیه اش به خوبی نمایان بود، کمرنگ کرد. پس از آن که گونتارت متوجه رابطۀ آن ها شد، هولدرلین از فرانکفورت رفت و به کار معلمی خود در سوئیس و فرانسه ادامه داد. در ۱۸۰۱ نشانه های بروز آشفتگی ذهنی در او پدید آمد و غیر از دورۀ کوتاهی که در هومبورگ(۱۸۰۴) کتابدار بود، باقی عمر به روان پریشی حاد مبتلا بود و مدتی نیز در تیمارستان بستری شد (۱۸۰۶ـ۱۸۰۷).
هولْدِرْلین، فریدْریش
شاعر تغزلی آلمانی. با شعرش کوشید میان مسیحیت و حال و هوای مذهبی یونان باستان آشتی برقرار سازد و قالب های شعر یونانی را وارد شعر آلمانی کند. برخی از آثار او عبارت اند از هوپریون(۱۷۹۷ـ۱۷۹۹) که رمانی مکاتبه ای است؛ ترجمه هایی از سوفوکلس(۱۸۰۴)؛ شعرهایی خیال پردازانه از قبیل مرثیۀ «زاری منون بر دیوتیما»؛ و «پاتموس» (۱۸۰۶)، که شعری درخشان و مکاشفه ای است. هولدرلین جلوتر از زمان خود بود و آرمان های یونان باستان را الگوی جامعۀ معاصر می دانست؛ به همین سبب در بسیاری از آثارش مادّیگری و تاجرمآبی رایج را نشان داد و آن ها را محکوم کرد. ترجمه هایش از آنتیگونهو ادیپسوفوکلس چه بسا بر سبک او، که بر عروض یونانی متکی است، تأثیر گذاشته باشد. از شعر هولدرلین در زمان حیاتش استقبال نشد؛ گوتهو شیلرمفهوم اشعارش را درک نکردند، و فقط با تلاش راینر ماریا ریلکهو اشتفان گئورگهبود که به منزلۀ یکی از شاعران مهم آلمان شناخته شد. هولدرلین در لاوفن، واقع در کنارۀ رود نِکار، زاده شد؛ الهیات را در توبینگنو فلسفه را در دانشگاه یناخواند و با هگلو شلینگ، فیلسوفان آلمانی، دوست بود. در آلمان در خانۀ بانکداری فرانکفورتی با نام گونتارتمعلم سرخانه بود (۱۷۹۶ـ۱۷۹۸) و عاشق همسر او شد. سوزِته گونتارت، در غزل های او همان «دیوتیما» است؛ تأثیر سوزِته در هولدرلین به قدری عمیق بود که تأثیر کلوپشتوک و شیلر را، که در اشعار اولیه اش به خوبی نمایان بود، کمرنگ کرد. پس از آن که گونتارت متوجه رابطۀ آن ها شد، هولدرلین از فرانکفورت رفت و به کار معلمی خود در سوئیس و فرانسه ادامه داد. در ۱۸۰۱ نشانه های بروز آشفتگی ذهنی در او پدید آمد و غیر از دورۀ کوتاهی که در هومبورگ(۱۸۰۴) کتابدار بود، باقی عمر به روان پریشی حاد مبتلا بود و مدتی نیز در تیمارستان بستری شد (۱۸۰۶ـ۱۸۰۷).
wikijoo: هولدرلین،_فریدریش_(۱۷۷۰ـ۱۸۴۳)