هوشنگ چالنگی ( ۲۹ مرداد ۱۳۲۰ – ۲ آبان ۱۴۰۰ ) شاعر و نویسندهٔ ایرانی بود. وی فعالیت حرفه ای را از دهه ۱۳۴۰ آغاز کرد و نخستین بار توسط احمد شاملو در مجلهٔ خوشه به جامعهٔ ادبی ایران معرفی شد. چالنگی از پایه گذاران شعر موج نو و شعر دیگر می باشد و پدرخواندهٔ شاعران موسوم به شعر ناب به شمار می آید. وی در آبان ماه ۱۴۰۰ بر اثر سکته قلبی درگذشت. جمشید چالنگی برادر او است.
... [مشاهده متن کامل]
هوشنگ چالنگی در ۲۹ مردادماه سال ۱۳۲۰ در مسجدسلیمان زاده شد. وی فرزند رحمان چالنگی شاه امیری، از ملاکین طایفه ممبینی بود، که هم زمان با اکتشاف نفت در جنوب کشور، از زادگاه خود در روستای لاکم، از توابع شهر باغ ملک، به مسجدسلیمان مهاجرت کرد. چالنگی به مدت سی سال در آموزش و پرورش مسجدسلیمان و سپس اهواز مشغول به تدریس بود.
چالنگی نخستین بار توسط احمد شاملو در مجلهٔ خوشه به جامعهٔ ادبی ایران معرفی شد. اما پس از تقابل با شعر شاملو به جرگهٔ شعر دیگر پیوست و این باعث شد شعر او دچار تغییرات نحوی زبان شده و تمامیت معماری آن تحت تأثیر قرار گیرد. دوران تحولات اجتماعی جامعهٔ ایران در دههٔ ۱۳۶۰ شعر او را نیز تحت تأثیر قرار داد و او را به سکوت کشاند. چالنگی در آن دوره نسبت به دوران جوانی اش کار خاصی ننوشت.
حفظ ریتم و آهنگ درونی شعر از طریق دقت و ظرافت در همنشینی واژگان، یکی از اصلی ترین ویژگی های اشعار هوشنگ چالنگی است؛ اشعاری که در آن ها زبان در عین سادگی و نزدیکی به نثر، از آهنگی درونی پیروی می کند و نرم و آهسته پیش می رود؛ گرچه در پشت این آهستگی انگار حادثه ای در حال رخ دادن است؛ حادثه ای فشرده شده در تصویرهای آهنگین اشعار و گاه تصویرهای شاعر، سخت با طبیعت می آمیزند و از دل طبیعت سر برمی کنند.
در شعرهای چالنگی نوعی معماری تصویری وجود دارد که معنا را در متن شعرها به تعویق می اندازد و باعث از بین رفتن مشخصه های تک معنایی واژگان می شود. با این وجود، زمان در آثار جدیدتر وی به معنای فرصت و امکان نیست بلکه نوعی تعویق و بازآفرینی معنا و فضاست، در حالی که تا پیش از این، این نوع رفتارهای شعری را بیشتر در آثار یدالله رؤیایی و بهرام اردبیلی شاهد بوده ایم.
چالنگی در مورد رابطهٔ مدرنیسم و شعر معتقد است، شیوهٔ شعر طوری است که مدرنیسم مورد علاقهٔ ما شاید در آن اتفاق نیفتد و در لایه های درونی شعر حضور کلی پیدا نکند. مدرنیسم باید در همان خوانش اول توسط مخاطب حس شود؛ با این وجود به باور چالنگی در بسیاری از کارها این ویژگی دیده نمی شود.
... [مشاهده متن کامل]
هوشنگ چالنگی در ۲۹ مردادماه سال ۱۳۲۰ در مسجدسلیمان زاده شد. وی فرزند رحمان چالنگی شاه امیری، از ملاکین طایفه ممبینی بود، که هم زمان با اکتشاف نفت در جنوب کشور، از زادگاه خود در روستای لاکم، از توابع شهر باغ ملک، به مسجدسلیمان مهاجرت کرد. چالنگی به مدت سی سال در آموزش و پرورش مسجدسلیمان و سپس اهواز مشغول به تدریس بود.
چالنگی نخستین بار توسط احمد شاملو در مجلهٔ خوشه به جامعهٔ ادبی ایران معرفی شد. اما پس از تقابل با شعر شاملو به جرگهٔ شعر دیگر پیوست و این باعث شد شعر او دچار تغییرات نحوی زبان شده و تمامیت معماری آن تحت تأثیر قرار گیرد. دوران تحولات اجتماعی جامعهٔ ایران در دههٔ ۱۳۶۰ شعر او را نیز تحت تأثیر قرار داد و او را به سکوت کشاند. چالنگی در آن دوره نسبت به دوران جوانی اش کار خاصی ننوشت.
حفظ ریتم و آهنگ درونی شعر از طریق دقت و ظرافت در همنشینی واژگان، یکی از اصلی ترین ویژگی های اشعار هوشنگ چالنگی است؛ اشعاری که در آن ها زبان در عین سادگی و نزدیکی به نثر، از آهنگی درونی پیروی می کند و نرم و آهسته پیش می رود؛ گرچه در پشت این آهستگی انگار حادثه ای در حال رخ دادن است؛ حادثه ای فشرده شده در تصویرهای آهنگین اشعار و گاه تصویرهای شاعر، سخت با طبیعت می آمیزند و از دل طبیعت سر برمی کنند.
در شعرهای چالنگی نوعی معماری تصویری وجود دارد که معنا را در متن شعرها به تعویق می اندازد و باعث از بین رفتن مشخصه های تک معنایی واژگان می شود. با این وجود، زمان در آثار جدیدتر وی به معنای فرصت و امکان نیست بلکه نوعی تعویق و بازآفرینی معنا و فضاست، در حالی که تا پیش از این، این نوع رفتارهای شعری را بیشتر در آثار یدالله رؤیایی و بهرام اردبیلی شاهد بوده ایم.
چالنگی در مورد رابطهٔ مدرنیسم و شعر معتقد است، شیوهٔ شعر طوری است که مدرنیسم مورد علاقهٔ ما شاید در آن اتفاق نیفتد و در لایه های درونی شعر حضور کلی پیدا نکند. مدرنیسم باید در همان خوانش اول توسط مخاطب حس شود؛ با این وجود به باور چالنگی در بسیاری از کارها این ویژگی دیده نمی شود.