هوشمندی. [ م َ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی هوشمند. ذکاء. ذکاوت. فطانت : جوانان ورا پاسخ آراستنددل هوشمندی بپیراستند.فردوسی.بالای سرش ز هوشمندی میتافت ستاره بلندی.سعدی.
هوشمندی. [ م َ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی هوشمند. ذکاء. ذکاوت. فطانت :جوانان ورا پاسخ آراستنددل هوشمندی بپیراستند. فردوسی. بالای سرش ز هوشمندیمیتافت ستاره بلندی.هوشلو آدامدرایتذکاوت . . هوشمندی؛ داشتن درایت و توانایی در به کار گیری قابلیت هاذکا+ عکس و لینک