هوش واژن. [ ژَ ] ( اِمرکب ) به معنی صحو است که هشیار شدن باشد و به اصطلاح صوفیه صحو حالتی است میان خواب و بیداری که سالک رادر آن فیضی از عوالم فائض شده و به عالم معنی وصول یابد و بعضی از مغیبات مشاهده کند و این معنی به اختیار او نیست و موقوف است به فرودآمدن فیض و این را کشف و مشاهده گویند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
بمعنی صحو است که هشیار شدن باشد و باصطلاح صوفیه صحو حالتی است میان خواب و بیداری که سالک را در آن فیضی از عالم فائض شده و بعالم معنی وصول یابد و بعضی از مغیبات مشاهده کند و این معنی باختیار او نیست و مشاهده گویند