هوس راندن. [ هََ وَدَ ] ( مص مرکب ) هوس باختن. شهوت راندن : مگر روزگاری هوس راندمی ز خود گرد محنت بیفشاندمی.سعدی.
هوس راندن ؛ مطابق هوای نفس عیش کردن. هوسرانی کردن. شهوترانی کردن. و رجوع به هوسرانی ذیل رانی در همین لغت نامه شود.+ عکس و لینک