هوس باختن

لغت نامه دهخدا

هوس باختن. [ هََ وَ ت َ ] ( مص مرکب ) هوس بازی کردن. در پی هوس رفتن :
هیچکس عیب هوس باختن ما نکند
مگر آن کس که به دام هوسی افتاده ست.
سعدی.
نشاید هوس باختن با گلی
که هر بامدادش بود بلبلی.
سعدی.

فرهنگ فارسی

هوس بازی کردن در پی هوس رفتن

پیشنهاد کاربران

هوس باختن:عشق بازی
( ( همه کس عیب هوس باختن ما بکنند
مگر آن کس به قید هوسی افتاده است ) )
( گزیده غزلیات سعدی، حسن انوری، انتشارات علمی، چ اول، ۱۳۶۹، ص۱۲۴. )

بپرس