هوخت

لغت نامه دهخدا

هوخت. ( اِخ ) هوخ. بیت المقدس باشد. ( از برهان ). رجوع به هوخ شود.

فرهنگ فارسی

هوخ بیت المقدس باشد

پیشنهاد کاربران

هوخْت - اسم پسرانه - واژه مرکّب اوستایی ( hūxt )
هو: سرشت پروردگار، نشانه اهورامزدایی ( سَروَر راستی، بزرگِ دانایی ) ، رنگ و بوی خدایی -
نیک ( نیکو ) ، خوب، خوش، بهتر، شایسته، پسندیده، اَشا ( درست و راست ) ، هَژیر!
...
[مشاهده متن کامل]

مانند: هوتن ( تن خوب و ورزیده ) ، هومن ( من یا Man: مرد - مرد خوب ) ، هویدا ( خوب پیدا، نمایان ) ، هوده ( بازده خوب، فایده ) ، هوخَشتَرَه ( شهریار خوب ) ، هوبخت ( بخت نیک ) ، هوبَر ( دارنده ویژگی های خوب ) ، هوداد ( داده نیک، آفریده خوب ) ، هوتَخشبُد ( رییس اهل حِرَف و کاسبان
یا وزیر صنعت، معدن و تجارت! ) و. . .
که در عربی هم استفاده می شود: یاهو ( ای اهورامزدا، ای بهترین )
خْت ( گَپ، گُفت ) : گفتار، سخن، واک، حرف، کلام، گفتمان
( ( جالبه بدونید واژه voice انگلیسی هم از این واژه گرفته شده است، از ریشه "vox" ) )
معنی: گفتار نیک، سخنان خدایی و با ارزش، حرف های شایسته و رَبانی، گفتمان هژیر و خوشایند داشتن

بپرس