هوای گند: [ در تداول عامه ]هوای آلوده، هوای بارانی و نامساعد.
( ( آرزو دامن پالتو جمع کرد از روی چاله ی پر آب پرید و غر زد ، "چرا همیشه به حرف تو گوش می کنم . معلوم نیست . حالا با این هوای گند نمی آمدیم تجریش نمی شد ؟" ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 38. ) )
( ( آرزو دامن پالتو جمع کرد از روی چاله ی پر آب پرید و غر زد ، "چرا همیشه به حرف تو گوش می کنم . معلوم نیست . حالا با این هوای گند نمی آمدیم تجریش نمی شد ؟" ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 38. ) )