هواپیماربایی ( به انگلیسی: Aircraft hijacking ) همچنین راهزنی هوایی یا دزدی هواپیما، به طور خاص در قلمرو ویژه هواپیمایی ایالات متحده، و به طور غیررسمی به عنوان دزدی هوایی است و به عملی گفته می شود که طی آن یک هواپیما بر اساس هر نوع اهداف شخصی، تلافی جویانه یا سیاسی، توسط یک فرد یا یک گروه دزدیده شود. معمولاً پس از ربایش هواپیما، ربایندگان خلبان را مجبور به اجرای دستورها و تغییر مسیر عادی پرواز می کنند و هواپیما را به نقطه از پیش تعیین شده می برند. با این حال، گاهی، هواپیماربایان خودشان خلبانی هواپیما، مانند حملات ۱۱ سپتامبر، را به دست می گیرند. در حداقل سه مورد، هواپیما توسط خلبان یا کمک خلبان رسمی ربوده شده است.
... [مشاهده متن کامل]
برخلاف ربودن معمولی وسایل نقلیه زمینی یا کشتی ها، هواپیماربایی معمولاً برای سرقت و دزدی انجام نمی گیرد. اکثر هواپیماربایان قصد دارند از مسافران به عنوان گروگان استفاده کنند که برای دریافت پول یا برای گرفتن برخی امتیازات سیاسی یا اداری از مقامات رسمی می باشد. انگیزه های مختلف ممکن است باعث این اتفاقات شود، از جمله:
• خواستار آزادی زندانیان خاص ( به ویژه IC - 814 ) )
• برجسته کردن نارضایتی های یک جامعه ( به ویژه AF 8969 ) یا
• پناهندگی سیاسی ( به ویژه ET 961 )
• هواپیماربایان همچنین از هواپیما به عنوان یک سلاح برای هدف قرار دادن مکان های خاص ( بخصوص در حملات ۱۱ سپتامبر ) استفاده کرده اند.
ربوده شدن گروگان ها معمولاً در طی دوره مذاکره بین ربایندگان و مقامات، اختلافاتی ایجاد می شود. مقامات همیشه خواسته های اصلی ربایان نمی پذیرند. اگر خواسته های هواپیماربایان بیش از حد بزرگ باشد و هیچ تمایلی به تسلیم نداشته باشند، گاهی نیروهای ویژه مسلح برای نجات گروگان ها ( به ویژه عملیات انتبه ) مورد استفاده قرار می گیرد.
• ۱۹۲۹ ( تأیید نشده ) : در روزنامه فورت ورث استار تلگرام ( چاپ صبح ) ۱۹ سپتامبر ۱۹۷۰، جی. هوارد داک دیسلز می گوید که او به طور واقعی قربانی اولین هواپیماربایی در دسامبر ۱۹۲۹ بود. او در یک مسیر پستی برای شرکت مکزیکی ر زوسپورتر آیراس ترانس کونتیننتال، حمل و نقل بسته های پستی از سان لوئیس پوتسی به تورون و سپس به گوادالاخارا پرواز می کرد. او توسط ژنرال ساتینینو سدیلیو، فرماندار ایالت سان لوئیس پوتوسی و یکی از آخرین مأموران باقی مانده پانچو ویلا، مورد تعرض قرار می گیرد. سدیلیو با چندین مرد دیگر همراه بود. او از طریق یک مترجم به هوارد گفته بود که در این مورد هیچ انتخابی ندارد و او مجبور است که گروه را به مقصد انتخابی آن ها ببرد. او به اندازه کافی تلاش کرد تا اطلاعات را به رئیسش منتقل کند، که به او گفت که با آن ها همکاری می کند. او هیچ نقشه ای نداشت، اما توسط افراد در حالی که بالای کوه های مکزیک پرواز می کرد هدایت می شد. او بر روی یک جاده که چندین ساعت تحت کنترل افراد مسلح تحت تعقیب قرار گرفته بود فرود آمد. او در نهایت با دریافت پول توسط سدیلیو و همکارانش آزاد شد.
• ۶ سپتامبر ۱۹۷۰ - هواپیمایی ال عال - بوئینگ ۷۰۷ - پرواز شماره ۲۱۹ - آمستردام به نیویورک - پاتریک آرگوئلو، لیلا خالد
... [مشاهده متن کامل]
برخلاف ربودن معمولی وسایل نقلیه زمینی یا کشتی ها، هواپیماربایی معمولاً برای سرقت و دزدی انجام نمی گیرد. اکثر هواپیماربایان قصد دارند از مسافران به عنوان گروگان استفاده کنند که برای دریافت پول یا برای گرفتن برخی امتیازات سیاسی یا اداری از مقامات رسمی می باشد. انگیزه های مختلف ممکن است باعث این اتفاقات شود، از جمله:
• خواستار آزادی زندانیان خاص ( به ویژه IC - 814 ) )
• برجسته کردن نارضایتی های یک جامعه ( به ویژه AF 8969 ) یا
• پناهندگی سیاسی ( به ویژه ET 961 )
• هواپیماربایان همچنین از هواپیما به عنوان یک سلاح برای هدف قرار دادن مکان های خاص ( بخصوص در حملات ۱۱ سپتامبر ) استفاده کرده اند.
ربوده شدن گروگان ها معمولاً در طی دوره مذاکره بین ربایندگان و مقامات، اختلافاتی ایجاد می شود. مقامات همیشه خواسته های اصلی ربایان نمی پذیرند. اگر خواسته های هواپیماربایان بیش از حد بزرگ باشد و هیچ تمایلی به تسلیم نداشته باشند، گاهی نیروهای ویژه مسلح برای نجات گروگان ها ( به ویژه عملیات انتبه ) مورد استفاده قرار می گیرد.
• ۱۹۲۹ ( تأیید نشده ) : در روزنامه فورت ورث استار تلگرام ( چاپ صبح ) ۱۹ سپتامبر ۱۹۷۰، جی. هوارد داک دیسلز می گوید که او به طور واقعی قربانی اولین هواپیماربایی در دسامبر ۱۹۲۹ بود. او در یک مسیر پستی برای شرکت مکزیکی ر زوسپورتر آیراس ترانس کونتیننتال، حمل و نقل بسته های پستی از سان لوئیس پوتسی به تورون و سپس به گوادالاخارا پرواز می کرد. او توسط ژنرال ساتینینو سدیلیو، فرماندار ایالت سان لوئیس پوتوسی و یکی از آخرین مأموران باقی مانده پانچو ویلا، مورد تعرض قرار می گیرد. سدیلیو با چندین مرد دیگر همراه بود. او از طریق یک مترجم به هوارد گفته بود که در این مورد هیچ انتخابی ندارد و او مجبور است که گروه را به مقصد انتخابی آن ها ببرد. او به اندازه کافی تلاش کرد تا اطلاعات را به رئیسش منتقل کند، که به او گفت که با آن ها همکاری می کند. او هیچ نقشه ای نداشت، اما توسط افراد در حالی که بالای کوه های مکزیک پرواز می کرد هدایت می شد. او بر روی یک جاده که چندین ساعت تحت کنترل افراد مسلح تحت تعقیب قرار گرفته بود فرود آمد. او در نهایت با دریافت پول توسط سدیلیو و همکارانش آزاد شد.
• ۶ سپتامبر ۱۹۷۰ - هواپیمایی ال عال - بوئینگ ۷۰۷ - پرواز شماره ۲۱۹ - آمستردام به نیویورک - پاتریک آرگوئلو، لیلا خالد