هواپرست. [ هََ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) آنکه در پی هوای نفس باشد. پیرو هوس. هواباره : گفتا چه گمان بری که مستم یا شیفته و هواپرستم.
نظامی.
گناه کردن پنهان به از عبادت فاش اگر خدای پرستی هواپرست مباش.
سعدی.
هرزه گرد غماز، هواپرست هوسباز. ( گلستان ). هواپرست ز راحت به خویش می بالد که آشکار فزون تر شود به خواب نفس.
محسن تأثیر.
فرهنگ فارسی
پیروهوی وهوس خودبودن (صفت ) کسی که تابع امیال و آرزوی نفس خود میباشد (صرف نظر از مبادی شرعی و اخلاقی ): اما هرزه گرد بی نماز هوا پرست هوس باز که روزها بشب آرد در بند شهوت و شبهاروز کند در خواب غفلت و بخوررهر چه در میان آید و بگوید هر چه بر زبان آید رندست و گرد رعباست .