هواخوری
/havAxori/
مترادف هواخوری: پیک نیک، تفرج، تفریح، گردش، گشت
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- هواخوری رفتن ؛ در تداول یعنی رفتن به جای خوش آب و هوا برای آسایش.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
کسب هوا ؛ کنایه از نشستن در خانه های سرد و سیر کردن در امکنه بارده تا باد سرد از آن کسب کنند برای ازاله گرمی و وصول فرح به طبیعت. ( آنندراج ) . هواخوری :
مست تو پابرهنه به دریا حباب وار
بر روی آب گردد و کسب هوا کند.
... [مشاهده متن کامل]
محمد قلی سلیم ( از آنندراج ) .
صبح است به که رو به چمن چون صبا کنم
کسب هنر گذارم و کسب هوا کنم.
طالب آملی ( از آنندراج ) .
مست تو پابرهنه به دریا حباب وار
بر روی آب گردد و کسب هوا کند.
... [مشاهده متن کامل]
محمد قلی سلیم ( از آنندراج ) .
صبح است به که رو به چمن چون صبا کنم
کسب هنر گذارم و کسب هوا کنم.
طالب آملی ( از آنندراج ) .