هواجس
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع هاجس آنچه درخاطرگذرد آرزوهای نفسانی : درعنفوان جوانی و ریعان کامرانی که محال و ساوس شیطانی فسیح تر باشد و میدان هواجس جسمانی بسیط تر ازمناکر ومناهی است بداشته است .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
آنچه را که در ذهن می گذرد. هواجس افکار یعنی آنچه را به ذهن خطور می کند. ودنا فی اللطف فجاز هواجس الافکار خداوندا لطفت چنان نزدیک است که در فکرها خطور نمی کند.