هوا یافتن. [ هََ ت َ ] ( مص مرکب ) هوا خوردن. فاسد شدن چیزی در مجاورت هوا. ( یادداشت مؤلف ). || تصرف کردن هوا در مزاج. ( غیاث ) : با دم جان پرور شمشیر عادت کرده ست از دم عیسی هوا یابددل بیمار من.صائب.