هوا داشتن. [ هََ ت َ ] ( مص مرکب ) غرور داشتن. خیال های باطل داشتن : حسین زندیق است و هوا دارد. ( تاریخ سیستان ). || هوای کسی را داشتن ؛ مراقب او بودن. او را از خطر حفظ کردن.
فرهنگ فارسی
غرور داشتن خیال های باطل داشتن
واژه نامه بختیاریکا
آرق داشتِن . مثلا آرقس داشته بو یعنی حواست بهش باشه