هو انداختن


معنی انگلیسی:
bruit, rumor, rumour

فرهنگ معین

(هُ. اَ تَ ) (مص ل . ) (عا. ) چو انداختن ، شایعه پراکندن .

پیشنهاد کاربران

لو انداختن
در تداول زنان، هیاهو کردن. هیاهو کردن در حالی که هنوز علت آن شاید وجود خارجی ندارد. چو انداختن ( در تداول مردم قزوین ) .
سر و صدا راه انداختن

ارجاف

بپرس