هنودن

پیشنهاد کاربران

هنندانم واژه ای و گویشی است برگرفته از واژه نمی دانم که در گویش محلی در نواحی شاهرود استفاده می شود. امثال دیگر مانند: هنرم یعنی نمیروم ، هروم یعنی میروم ، هنخوام یعنی نمیخواهم ، هنباشه یعنی نمیشود ، هننخوام
...
[مشاهده متن کامل]
یعنی نمی خواهم ، هنخوام یعنی میخواهم ، برهنگردم یعنی برمیگردم ، برهننگردم یعنی برنمیگردم ، وشتم یعنی گذاشتم ، ونشتم یعنی نگذاشتم ، وخه یا وخز یعنی برخیز بلند شو ، ونخز یعنی برنخیز بلند نشو ، و بسیار کلمات و واژه ها و اصطلاحات دیگر که متاسفانه دارد منقرض و از بین میرود

درباره کلمه هنودن چیزی نمی دانم و این متن را نیز درباره کلمات و واژه های محلی که در محدوده شهرستان شاهرود استفاده می شود مینویسم تا که شاید محققی . . . قبل از آنکه دیر شود اقدام به جمع آوری ثبت ملی کند.
...
[مشاهده متن کامل]
؛ هنندانم واژه ای و گویشی است برگرفته از واژه نمی دانم که در گویش محلی در نواحی شاهرود استفاده می شود. امثال دیگر مانند: هنرم یعنی نمیروم ، هروم یعنی میروم ، هنخوام یعنی نمیخواهم ، هنباشه یعنی نمیشود ، هننخوام یعنی نمی خواهم ، هنخوام یعنی میخواهم ، برهنگردم یعنی برمیگردم ، برهننگردم یعنی برنمیگردم ، وشتم یعنی گذاشتم ، ونشتم یعنی نگذاشتم ، وخه یا وخز یعنی برخیز بلند شو ، ونخز یعنی برنخیز بلند نشو ، و بسیار کلمات و واژه ها و اصطلاحات دیگر که متاسفانه دارد منقرض و از بین میرود

برابر پارسی "اثر کردن".
بن گذشته : هَنود
بن اکنون : هنایْ.
هنودن
مایۀ دگرگونی جیزی شدن، تاثیر کردن در چیزی
سرواژه: هنودن [ تاثیر کردن to affect ]
دستور واژه: بهنای
بن واژه: هنای
نام واژه: هنایش [تاثیر effect ]
نام واژه: هناد [تاثیر effect ] همانند نمودن و نماد
...
[مشاهده متن کامل]

هنایشمند: دارای هنایش
هنادمند: دارای هناد
هناینده: [ موثر، تاثیرگزار effective ]
هنوده: [ متاثر، تاثیرگرفته affected ]
هنودگی: [ تاثر to be affected ]

هنودن به ماناک همان هناییدن و اثر گذاشتن است.