سر هنری ویلوک ( به انگلیسی: Sir Henry Willock ) ( زاده ۱۷۸۸ - درگذشته ۱۷ اوت ۱۸۵۸ ) یک سرهنگ دوم ارتش پادشاهی بریتانیا بود که پس از جیمز موریه، در میان سال های ۱۸۱۵ تا ۱۸۲۷ به عنوان کاردار، نمایندهٔ این کشور در ایران بود. [ ۱]
بر اساس اطلاعات مرکز مطالعهٔ میراث برده داران بریتانیایی، پدربزرگ هِنری به نام الکساندر ویلوک در دهه ۱۷۸۰ میلادی یک بازرگان و برده دار در آنتیگوا بوده است. [ ۲] هنری در خانواده ای بزرگ به دنیا آمد که توانسته بودند در هند شرقی به ثروت زیادی دست یابند. او و برادر کوچکش، جُرج در اوان جوانی به کمپانی هند شرقی پیوستند و به عنوان کارآموز نظامی در گروهان ششم سواره نظام مَدرَس استخدام شدند. وی در ۲۷ اکتبر ۱۸۰۸ به مقام ستوانی در هنگ هشتم سواره نظام سبک مدرس رسید. این گروهان در ۱۸۰۸ میلادی، سر هارفورد جونز را در مأموریتش به ایران همراهی کرد. هِنری از بمبئی به عنوان محافظ و مترجم هارفورد جونز همراه وی راهی شد. جرج ویلوک نیز در سال ۱۸۱۱ فرماندهی هیئت همراه سر گور اوزلی به ایران را بر عهده داشت. هر دو برادر به غیر از زمان های کوتاهی که به انگلستان سفر می کردند، بیشتر وقت خود را در ایران گذراندند. این دو به آموزش قشون ایران پرداختند که در آن زمان مشغول جنگ با روس ها بود. آنها توانستند بواسطه ی خدمات خود از حکومت قاجار نشان افتخار شیر و خورشید دریافت کنند. دریافت این نشان از شاه ایران باعث شد تا شاه انگلستان نیز به هنری ویلوک لقب «سِر» اعطا کند. او در سال ۱۸۱۲ شاهد درگیری نیروهای ایرانی با روس ها در تالش بود و در سال ۱۸۱۴ فرماندهی نیروهای ایرانی در جنگ با کردها را بر عهده داشت. [ ۳] در ۳۱ اکتبر ۱۸۱۷ به درجه سروانی در نیروی زمینی مدرس دست یافت.
با وجود اعطای نشان یادشده از سوی دولت ایران به ویلوک، به نظر می رسد این نشان بیشتر فرمایشی بوده است چون بر اساس اسناد موجود، دربار ایران از وی رضایت نداشت. یکی از کارهای او که نارضایتی شدید دربار به ویژه عباس میرزا نایب السلطنه را بر انگیخت آن بود که پس از دستیابی به مقام کارداری، افسران نظامی انگلیسی را از قشون ایران خارج کرد. آنها در آن زمان به آموزش نیروهای ایران می پرداختند. محمود محمود، در کتاب روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن نوزدهم میلادی بر این باور است که این رفتارِ نمایندهٔ سیاسی انگلستان در ایران به دلیل موضع بی اعتنایی دولت وقت انگلیس به ایران بوده است و ویلوک تنها مجری اوامر دولت خود بوده است. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبر اساس اطلاعات مرکز مطالعهٔ میراث برده داران بریتانیایی، پدربزرگ هِنری به نام الکساندر ویلوک در دهه ۱۷۸۰ میلادی یک بازرگان و برده دار در آنتیگوا بوده است. [ ۲] هنری در خانواده ای بزرگ به دنیا آمد که توانسته بودند در هند شرقی به ثروت زیادی دست یابند. او و برادر کوچکش، جُرج در اوان جوانی به کمپانی هند شرقی پیوستند و به عنوان کارآموز نظامی در گروهان ششم سواره نظام مَدرَس استخدام شدند. وی در ۲۷ اکتبر ۱۸۰۸ به مقام ستوانی در هنگ هشتم سواره نظام سبک مدرس رسید. این گروهان در ۱۸۰۸ میلادی، سر هارفورد جونز را در مأموریتش به ایران همراهی کرد. هِنری از بمبئی به عنوان محافظ و مترجم هارفورد جونز همراه وی راهی شد. جرج ویلوک نیز در سال ۱۸۱۱ فرماندهی هیئت همراه سر گور اوزلی به ایران را بر عهده داشت. هر دو برادر به غیر از زمان های کوتاهی که به انگلستان سفر می کردند، بیشتر وقت خود را در ایران گذراندند. این دو به آموزش قشون ایران پرداختند که در آن زمان مشغول جنگ با روس ها بود. آنها توانستند بواسطه ی خدمات خود از حکومت قاجار نشان افتخار شیر و خورشید دریافت کنند. دریافت این نشان از شاه ایران باعث شد تا شاه انگلستان نیز به هنری ویلوک لقب «سِر» اعطا کند. او در سال ۱۸۱۲ شاهد درگیری نیروهای ایرانی با روس ها در تالش بود و در سال ۱۸۱۴ فرماندهی نیروهای ایرانی در جنگ با کردها را بر عهده داشت. [ ۳] در ۳۱ اکتبر ۱۸۱۷ به درجه سروانی در نیروی زمینی مدرس دست یافت.
با وجود اعطای نشان یادشده از سوی دولت ایران به ویلوک، به نظر می رسد این نشان بیشتر فرمایشی بوده است چون بر اساس اسناد موجود، دربار ایران از وی رضایت نداشت. یکی از کارهای او که نارضایتی شدید دربار به ویژه عباس میرزا نایب السلطنه را بر انگیخت آن بود که پس از دستیابی به مقام کارداری، افسران نظامی انگلیسی را از قشون ایران خارج کرد. آنها در آن زمان به آموزش نیروهای ایران می پرداختند. محمود محمود، در کتاب روابط سیاسی ایران و انگلیس در قرن نوزدهم میلادی بر این باور است که این رفتارِ نمایندهٔ سیاسی انگلستان در ایران به دلیل موضع بی اعتنایی دولت وقت انگلیس به ایران بوده است و ویلوک تنها مجری اوامر دولت خود بوده است. [ ۴]
wiki: هنری ویلوک