هنری دیوید ثورو ( به انگلیسی: Henry David Thoreau ) ( ۱۲ ژوئیه ۱۸۱۷ – ۶ مه ۱۸۶۲ ) فیلسوف، نویسنده، شاعر، طبیعت گرا، اصلاح طلب و ریاضت کش آمریکایی بود که بیشتر برای یکی از کتاب هایش به نام والدن شناخته شده است.
... [مشاهده متن کامل]
او نظریه پرداز نافرمانی مدنی و یکی از مهم ترین چهره های نظریه تعالی و عشق به بدویت، سراسر زندگی کوتاهش را در شهر کونکورد در ایالت ماساچوست گذراند.
درباره سعدی هنری دیوید ثرو میگوید که من همان سعدی هستم که بعداز ۶۰۰ سال آمده ام
شهرت وی که البته پس از حیات وی اتفاق افتاد به دلیل مقاله نافرمانی مدنی اوست؛ شخصیت هایی چون مهاتما گاندی، مارتین لوتر کینگ و لئو تولستوی تحت تأثیر این مقاله قرار گرفته اند.
وی عقیدهٔ توماس جفرسون را در مورد حکومت قبول داشت:
آن حکومتی بهتر است که کمتر حکومت کند.
ثورو بیشتر عمر ۴۵ ساله اش را در کونکورد گذراند. در ۱۸۳۷ میلادی از هاروارد فارغ التحصیل شد. در ۱۸۴۵ حدود دو سال و دو ماه اقامتش را در جنگل های حوالی دریاچه والدن آغاز کرد و به زندگی بدوی روی آورد. او فقط گه گاه سری به شهر می زد. خود انگیزه اش از رفتن به جنگل را اینگونه توصیف کرده است: «عزم کرده ام از پیش روی نظرات جامعه اثاث کشی کنم؛ از دولت، از دین، از آموزش، از جامعه و نیز می خواهم خود را رو در رو ببینم. » دیوید ثورو، هنری ( ۱۳۹۵ ) . والدن. ترجمهٔ علیرضا بهشتی شیرازی. روزنه. ص. ۲۱. شابک ۹۷۸ - ۹۶۴ - ۳۳۴ - ۵۹۱ - ۴.
پدرش فرزند یک مهاجر پروتستان از جزایر شانل بود و مادرش دختر یک کشیش محلی. ثورو دربارهٔ زندگی خود نوشته است: «من در مناسب ترین نقطه از زمین زاده شدم؛ درست بر لبهٔ زمان». ثورو با بزرگانی چون ادگار آلن پو، ناتانیل هاوثورن، ویتمن، ملویل و رالف والدو امرسون معاصر بوده و روابط نزدیکی با امرسون داشته است.
در ۱۸۹۰ ثورو تجربه ای نزدیک به عشق را از سر گذراند. رقیب عشقی او برادرش بود. هر دو همزمان و بی خبر از یکدیگر ابراز عشق کردند. دختر که می پنداشت پدرش از «عقاید غیرمتعارف» پروا دارد، علی رغم میل ابتدایی دست رد به سینهٔ هنری زد. ثورو شش سال پس از این واقعه با اشاره ای شوخ طبعانه به معلم سرخانهٔ فرزندان امرسون، خطاب به او نوشت: «او به راستی می خواهد - تردید می کنم بنویسم - با من ازدواج کند. مردم آن را اینطور هجی می کنند. من یک «نه» روشن، به همان صورتی که بعد از تمرین بسیار تلفظ آن را آموخته ام حواله اش کردم و مطمئنم این نه کارش را ساخت. من واقعاً با روبه رو شدن با دشمنی اینچنین را در مسیر زندگی ام پیش بینی نکرده بودم. »
... [مشاهده متن کامل]
او نظریه پرداز نافرمانی مدنی و یکی از مهم ترین چهره های نظریه تعالی و عشق به بدویت، سراسر زندگی کوتاهش را در شهر کونکورد در ایالت ماساچوست گذراند.
درباره سعدی هنری دیوید ثرو میگوید که من همان سعدی هستم که بعداز ۶۰۰ سال آمده ام
شهرت وی که البته پس از حیات وی اتفاق افتاد به دلیل مقاله نافرمانی مدنی اوست؛ شخصیت هایی چون مهاتما گاندی، مارتین لوتر کینگ و لئو تولستوی تحت تأثیر این مقاله قرار گرفته اند.
وی عقیدهٔ توماس جفرسون را در مورد حکومت قبول داشت:
آن حکومتی بهتر است که کمتر حکومت کند.
ثورو بیشتر عمر ۴۵ ساله اش را در کونکورد گذراند. در ۱۸۳۷ میلادی از هاروارد فارغ التحصیل شد. در ۱۸۴۵ حدود دو سال و دو ماه اقامتش را در جنگل های حوالی دریاچه والدن آغاز کرد و به زندگی بدوی روی آورد. او فقط گه گاه سری به شهر می زد. خود انگیزه اش از رفتن به جنگل را اینگونه توصیف کرده است: «عزم کرده ام از پیش روی نظرات جامعه اثاث کشی کنم؛ از دولت، از دین، از آموزش، از جامعه و نیز می خواهم خود را رو در رو ببینم. » دیوید ثورو، هنری ( ۱۳۹۵ ) . والدن. ترجمهٔ علیرضا بهشتی شیرازی. روزنه. ص. ۲۱. شابک ۹۷۸ - ۹۶۴ - ۳۳۴ - ۵۹۱ - ۴.
پدرش فرزند یک مهاجر پروتستان از جزایر شانل بود و مادرش دختر یک کشیش محلی. ثورو دربارهٔ زندگی خود نوشته است: «من در مناسب ترین نقطه از زمین زاده شدم؛ درست بر لبهٔ زمان». ثورو با بزرگانی چون ادگار آلن پو، ناتانیل هاوثورن، ویتمن، ملویل و رالف والدو امرسون معاصر بوده و روابط نزدیکی با امرسون داشته است.
در ۱۸۹۰ ثورو تجربه ای نزدیک به عشق را از سر گذراند. رقیب عشقی او برادرش بود. هر دو همزمان و بی خبر از یکدیگر ابراز عشق کردند. دختر که می پنداشت پدرش از «عقاید غیرمتعارف» پروا دارد، علی رغم میل ابتدایی دست رد به سینهٔ هنری زد. ثورو شش سال پس از این واقعه با اشاره ای شوخ طبعانه به معلم سرخانهٔ فرزندان امرسون، خطاب به او نوشت: «او به راستی می خواهد - تردید می کنم بنویسم - با من ازدواج کند. مردم آن را اینطور هجی می کنند. من یک «نه» روشن، به همان صورتی که بعد از تمرین بسیار تلفظ آن را آموخته ام حواله اش کردم و مطمئنم این نه کارش را ساخت. من واقعاً با روبه رو شدن با دشمنی اینچنین را در مسیر زندگی ام پیش بینی نکرده بودم. »