هنرنمایی. [ هَُ ن َ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( حامص مرکب ) نشان دادن و اظهار کردن هنر : چون در جهان نماندت آب هنرنمایی ای سوخته توانی کاین خام کم درایی.خاقانی.
دختر؛ هنر نمائی مادرش هست. حالا؛ دخترت چی نمائی دارد؟عروسک بازیچه هوس دیگران است یا محجوبه مانند فرشته؟شیرین کاری+ عکس و لینک